شجرهٔ طیبهٔ طوبای ولایت

لطایف العرفان و الحکمه

شجرهٔ طیبهٔ طوبای ولایت

لطایف العرفان و الحکمه

شجرهٔ طیبهٔ طوبای ولایت

هو

بسم الله الرحمن الرحیم

عین و لام و یاء به قلب عاشقان
آورد هردم نشان از بی نشان

قال رسول الله صلی الله علیه و آله:

إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی فِیکُمْ کَمَثَلِ سَفِینَةِ نُوح، مَنْ دَخَلَهَا نَجَا، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ

____________________
کانال تلگرام:

AsrareTohid@
Hou786@

۱۰
آبان

هو


اهل کشف در حال سیر در عالم و اتصال به عوالم مافوق ماده و مکاشفات روحانیشان گاهی اوقات اصواتی بسیار خوش و دلربایی استماع می کنند , و بی جهت نیست که بزرگانی از عالم فلسفه و عرفان نه تنها منکر ادعاهای فیثاغورسیان در باب شهود نغمه های افلاکی نشده اند بلکه بر آن صحه گذاشته اند ; حاج سید حسین یعقوبی در کتاب سفینه الصادقین نقل کرده اند که در واقعه ای در حال سیر در عالم بوده اند و وقتی که از مراحلی عبور می کنند صوتی بسیار خوش استماع می کنند ؛ حضرتشان می فرمایند:

با سرعت بسیار زیادی به بالا میرفتم تا اینکه از جوّ عبور کردم . همینکه از جوّ عبور کردم صداهای عجیب و غریب و بسیار مهیبی میشنیدم. با رد شدن از این مرحله صدا های فوق العاده دلربایی می شنیدم که گویا از گردش افلاک به وجود می آمد و همچون آهنگ دلنوازی نواخته می شد.


همچنین نقل است که فیثاغورث حکیم نیز در کشفی نغمه ای بسیار خوش استماع می کند و بر اساس آن نغمه ، آهنگ های موسیقی را می سازد چنانچه می گوید:


گوشم در آغاز نغمه ی افلاک شنید و بر اساس آن ، آهنگ های موسیقی را ساختم.

ملاصدرا در رابطه با این مبحث در جلد هشتم اسفار می گوید:


قدما صداهای عجیبی و نغمه های غریبی را برای افلاک اثبات کرده اند که عقل از شنیدن آن متحیر شده و نفس از آن در عجب می ماند . نقل شده است فیثاغورث به عالم بالا عروج کرده , با صفای باطن و پاکی قلب خود , نغمه های افلاک و صدای حرکت کواکب را شنیده است.


و در جلد ششم اسفار می گوید:


عده ای از بزرگان حکما قائلند که در حرکت افلاک , صداهای خوشایند و نغمه های والایی وجود دارد ; فیثاغورث با نفس خود به آنجا صعود کرده با ذهن لطیفش آن نغمه های دلپذیر را شنید و بعد از آن علم موسیقی را تدوین کرد.


و همچنین در رابطه وجود اصوات و نغمات عالیه ای که در عوالم روحانی وجود دارد می گوید:


موسیقی نیز که در این عالم تحقق دارد ، شعاعی است از نغمات و اصوات عالیه ای که با ماده لطیف تر و خالص تر در عوالم بالاتر وجود دارند .


اُ / ش


۰۹
آبان

هو


اگر یکى- دو بار خلع بدن براى شما پیش آید ، براى شما خیلى چیزها روشن می شود.

شرح فارسی اسفار جلد سوم
علامه حسن زاده آملی

۰۹
آبان

هو

 

اهل معرفتی به حقیر فرمودند که :

در مکاشفه ای دیدم که نور حضرت محمد صلی الله علیه و آله تمام عالم را فرا گرفته است.

 

۰۷
آبان

هو


به یک نگاه شیخ کامل مکمل چنان تصفیه باطن مرید صادق مییابد که بر ریاضات کثیره حاصل نمی شود.


آنک ز تبریز دید یک نظر شمس دین

طعنه زند بر دهه سخره کند بر چله


هدایت العرفان


۰۷
آبان

هو


غذا را باید از اندازه ی اشتها کمتر بخورد که فرمودند بزرگان دین که باید ثلث معده را از غذا پر کنی و ثلثی را از برای آب بگذاری و یک ثلث را برای نفس و ذکر خدا خالی گذاری که اگر معده پر شود لا محاله تیره گی روح زیاد شود و نور ذکر را خاموش کند و چون غذا کمتر خورده شود البته خون صافی تولید شود و روح قلب صافی تر و روح دماغی نیز صافی شود.


ولایت نامه 

حاج ملاسلطان محمد سلطان علیشاه

۲۰
مهر

هو

 

شناخت هفت نقطه ی لطیفه در بدن ، و کار کردن با این نقاط هفت گانه به وسیله دستورات پیر و استادی کامل , سالک را یاری می کند تا بتواند از شهود خیالی به حقیقی برسد.

 

 

۲۰
مهر

هو

استاد علامه حسن زاده آملی:

بیهقی در تاریخ خود خیلی شیرین گفته است:

((مرد آنگه دانا شود که نبشتن گیرد))

اگر کسی بتواند دست به قلم کند و منویات و خاطرات و حقایق آسمانی و درونی خود را در خارج محقق سازد ، دارای صنعت خوب و فن خوشی است. توان محقق کردن حقایق در کسوت الفاظ و سان دادن آن ها بسیار ارزشمند است.

شرح اسفار -منهج سوم

۲۰
مهر

هو

حکیم متأله مایستر اکهارت:


دیده ای که آدمی با آن خدا را می بیند همان دیده ای است که خدا نیز آدمی را با آن می بیند.



۱۶
مرداد

هو


روح بخاری (کالبد قالبی یا جان تیره) عصاره و خالص شده و لطیف شده ی اخلاط اربعه ی سودا و دم و بلغم و صفراء می باشد که حد فاصل بین بدن مادی و کالبد مثالی می باشد که با خواب و تنفس عمیق و غذای مناسب تقویت می شود. موت طبیعی منقطع شدن تدبیر نفس به واسطه ی روح بخاری بر بدن است ، که باید توجه داشت که وقتی می گوییم شخصی مرده است و یا اینکه می گوییم روح از بدنش در رفته در حقیقت خروج روح بخاری اوست نه مرگ روح مجرد پس باید توجه داشت که موت طبیعی در حقیقت خروج روح بخاری از بدن است. روح بخاری تمام سطح بدن را فرا گرفته و مقداری هم از سطح بدن به بیرون امتداد یافته است و دارای ارتعاشات است که به خارج از بدن می فرستد که معروف است به هاله و یا اود ، و کسانی که توانایی دیدن این اود را در انسان ها را دارند از این طریق متوجه سلامت و یا بیمار بودن روان و جسم شخص می شوند ، که در واقع از طریق ارتعاشاتی که توسط روح بخاری ساطع می شود پی به این امور می برند.

هاله انسان در سال ۱۸۶۷ به وسیله دانشمند اتریشی (ریختن باخ) کشف شد ، بعد ها (کارل دو پل) ثابت کرد که با تکنیک هایی و در شرایط خاص می توان این امواج را دید و آن را (اود) نامید که به زبان سانسکریت به معنای آتش زندگی است. و اظهار داشت که :

(اود برزخی است بین تن و روان و امواج آن که همیشه از بدن ساطع می شود با وضع مزاجی و کیفیت روحی اشخاص بستگی دارد)

بعد ها معلوم شد این امواج از بدن حیوان و گیاه و جامدات (جامداتی که در تماس با انسان بوده اند) نیز ساطع می شود و ثابت کردند که در طبیعت چیزی وجود ندارد که (اود) نداشته باشد.

چندی بعد دانشمند دیگری بنام (والترکیل نر) از طریق یک استوانه شیشیه ای و محلول دی سیانین (که قطران ذغال سنگ است) در الکل نیز توانست چنین امواج اود را که از بدن انسان ساطع می شود را با چشم عادی مشاهده کند.

روح بخاری بسیار شباهت به کالبد اثیری دارد که دارای سه جنبه ی زیست انرژیایی و انرژی خالص و انرژی بسط یافته است که احساس و حالات را بین بدن مثالی و کالبد مادی انتقال می دهد. و شخصی که هاله بین است و قدرت دیدن تشعشعات هاله را دارد از این رابطه تأثیر و تأثر بین کالبد مادی و بدن مثالی پی به سلامت و یا بیماری جسمی و روحی شخص می برد.

ا / ش

۲۶
تیر

هو

مشهور چنان است که علم رمل از دانیال پیغمبر بود و گویند این علم از معجزه ٔاوست ، چنان است که او مدتی خلق را به حق دعوت می کرد و هیچکس بدو نمی گروید و التفات به سخن او نمی کرد.

از آن شهر بیرون شده به شهر دیگر که او را نمی شناختند رفت و تخته حاصل کرده ریگ سرخ بر آنجا ریخت و در دکانی بنشست و خطی چند بر آنجا کشید و از احوال گذشته و آینده خبر می داد و جمله ٔ خبایا و دزدیده می گفت و آواز او به پادشاه آن اقلیم رسید و او را طلب نمود و بر سبیل امتحان چیزی چند از او پرسید ، چنانچه واقع بود خبر داد ، از او درخواست کرد تا ملازم او شود ، دانیال او را با چهار کس از ملازمان ارشاد می کرد تا در این فن ماهر شدند.

روزی دانیال به ایشان گفت رمل بزنید و بنگرید در این عصر کسی هست که پیغمبری را شاید یا نه؟

ایشان رمل زدند و گفتند هست. گفت اکنون حلیه ٔ او را بنویسید تا کدام است . ایشان صورت و شکل او بنوشتند و چون نگریستند همه صفت او بود. گفتند پیغمبر توئی و در حال به او بگرویدند.

نفائس الفنون


۲۴
تیر
هو

صوفی صافی است در عین صفا
می نماید نور او او را به ما

ذره ای از آفتاب نور او
نیست خالی در همه ارض و سما

نقطه نقطه دایره پیموده است
جمع کرده ابتدا و انتها

تمثال بی مثال ابومعین حمیدالدین حجت هاشمی خراسانی