شجرهٔ طیبهٔ طوبای ولایت

لطایف العرفان و الحکمه

شجرهٔ طیبهٔ طوبای ولایت

لطایف العرفان و الحکمه

شجرهٔ طیبهٔ طوبای ولایت

هو

بسم الله الرحمن الرحیم

عین و لام و یاء به قلب عاشقان
آورد هردم نشان از بی نشان

قال رسول الله صلی الله علیه و آله:

إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی فِیکُمْ کَمَثَلِ سَفِینَةِ نُوح، مَنْ دَخَلَهَا نَجَا، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ

____________________
کانال تلگرام:

AsrareTohid@
Hou786@

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خلع بدن» ثبت شده است

۰۶
آبان

هو


📌عروج اهل تصوف


بدانکه عروج اهل تصوف عبارت از آن است که روح سالک در حال صحت و بیدارى از بدن سالک بیرون آید ، و احوالى که بعد از مرگ بر وى مکشوف خواست گشت ، اکنون پیش از مرگ بر وى مکشوف گردد و بهشت و دوزخ را مطالعه کند ، و احوال بهشتیان و دوزخیان را مشاهده کند، و از مرتبه علم الیقین به مرتبه عین الیقین رسد، و هرچه دانسته بود ، ببیند ؛ این سخن را کسى فهم کند و یا درآرد که وقتى ازین معنى بویى به مشام او رسیده باشد. و روح بعضى یک روز در آسمانها بماند و گرد آسمان ها طواف کند، و آنگاه به قالب آید، و روح بعضى دو روز بماند ، و روح بعضى سه روز ، و روح بعضى زیاده ازین بماند. تا به ده روز و بیست روز و چهل روز ممکن است  که در آسمانها بمانند ؛ شیخ ما می فرمود که روح من سیزده روز در آسمان ها بماند ، آنگاه به قالب آمد. و قالب درین سیزده روز همچون مرده افتاده بود و هیچ خبر نداشت. و دیگران که حاضر بودند گفتند که سیزده روز است قالب تو اینچنین افتاده است . و عزیزى دیگر می فرمود که روح من بیست روز بماند آنگاه به قالب آمد. و عزیزى دیگر می فرمود که روح من چهل روز بماند آنگاه به قالب آمد. و هرچه درین چهل روز دیده بود ، جمله در یاد او بود.


 الإنسان الکامل

شیخ عزیزالدین نسفى

۱۶
فروردين

هو


عارفی می فرمود من در هر شبانه روزی هجده دفعه خلع بدن به اختیار میکنم و نیست این مگر از قوه جذبه ی الهی و امداد پیرِ عشق و سهر* طولانی.

راز شیرازی

قوائم الانوار و طوالع الاسرار

* شیخ اکبر محی الدین عربی در تعریف سهر در کتاب حلیه الابدال می فرماید : سهر نتیجه جوع ( #گرسنگی است ) زیرا اگر معده تهی گردد و طعامی در آن نباشد خواب نیز از میان بر می خیزد . سهر بر ۲ گونه است : سهر چشم و سهر دل .
سهر دل بیداری قلب از خواب های غفلت است و این بیداری خاستگاه شهود و مشاهده است . سهر چشم میل بقاء همت در دل است . و این بیداری خاستگاه مسامره ( رهایی یافتن از سستی به سبب دوام شهود ) است.
فایده سهر استمرار عمل قلب و ارتقاء به منزلگاه عالی و نیل به گنجینه ی حضرت حق است.

۲۴
آذر

..سهروردی به او گفت:

- رفیق! کشف هم تجربی است. تو هم می توانی آن را تجربه کنی.

(( خلع بدن )) یک افسانه نیست ، رویای دور از دسترس بشر نیست. هر کسی خواست می تواند بیازماید ، مدتی تلاش کند تا عملا ببیند که چنان که آدمی قبایش را در آورده ، کنار می گذارد و از دور به آن می نگرد ، می تواند این جسم را در گوشه ای رها کرده و به تماشایش پردازد. آنگاه در قیافه و هیکل خود به جزییاتی توجه کند که تا کنون در هیچ آب و آینه ای آن ها را ندیده است.

 

قلندر و قلعه - داستانی بر اساس زندگی شیخ شهاب الدین سهروردی

۲۴
آذر

هو

 

شناخت وحدت جهان و درک اتصال وجودی موجودات جهان به یکدیگر و هم چنین معرفت وجود عوالم متعدد در قلمرو غیب و شهود ، از چیز هایی است که با بحث و قیل و قال به دست نمی آیند ، بلکه ذوق و حال لازم است.

تا نتوانی خود را از قید بدن رها کنی ، درک این معارف امکان ندارد ؛ اما هرگاه در اثر ریاضت که اساس آن بر گرسنگی و بیداری و مراقبه دائمی است ، توانستی که این بدن خاکی را مانند پیراهن چرکین از وجود نورانی خود دور کنی ، این ها را از بَدیهی ترین مسائل خواهی یافت.

قلندر و قلعه-داستانی بر اساس زندگی شیخ شهاب الدین سهروردی

۱۹
آذر

هو 


نشیخ شهاب الدین سهروردی معتقد است که نفس ناطقه چون از جوهر ملکوت است می تواند در اثر  ریاضت و سیر و سلوک به عالم قدس بپیوندد و از آن عالم کسب معرفت کند و در نهایت به مرحله ای برسد که بر جهان ملک فرمانروایی کند. در این رابطه در کتاب هیاکل النور می فرماید:


((نفس ناطقه از جوهر ملکوت است و او را قوت های تن و مشاغل از عالم خود باز داشته است. هر چه نفس قوی گردد به فضایل روحانی ، سلطان قوای بدن ضعیف شود ؛ باشد که نفس خلاص یابد و به عالم قدس بپیوندد و ایشان عالم اند به لوازم حرکات خود و از ایشان در خواب و بیداری همچون آیینه ای که در مقابل چیزی آید ، که بر وی نقش بندد ، آن نقش در آیینه حاصل شود ، و باشد که نفس مشاهدات امر عقلی کند و همین نفس است که چون در جرگه متألهان و پاکان در آمد به واسطه اشراق نور حق تعالی عنصریات ، مطیع و خاضع او گردند به سبب تشبه به عالم ملکوت))

۱۹
آذر

هو 


بزرگترین ملکات حاصل از سیر و سلوک ملکه مرگ ، یعنی مرگ اختیاری است که نور مدبر را از ظلمات منسلخ می گرداند ، این مقام ، مقام عزیزی است. کسانی مانند هرمس و دانایان دیگر و خداوند شریعت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله) کالبد های خود را از جهان مادی منسلخ می کردند.


شیخ شهاب الدین سهروردی حکمه الإشراق - فصل آخر

۱۶
آذر

هو

سید میرداماد در رساله الرواشح السماویه آورده است که:


روح انسانی باید به مرتبتی برسد که بتواند معاینه ی عالم محسوس را با مشاهده ی عالم غیب در هم آمیزد و قادر باشد از بدن مخلوع [خلع] شود و بند های طبیعت را در هم شکند , تا حدی که بتواند روح خود را مانند پیراهنی در بر کند و یا از جسم خود دور سازد.

۰۹
آبان

هو


اگر یکى- دو بار خلع بدن براى شما پیش آید ، براى شما خیلى چیزها روشن می شود.

شرح فارسی اسفار جلد سوم
علامه حسن زاده آملی