شجرهٔ طیبهٔ طوبای ولایت

لطایف العرفان و الحکمه

شجرهٔ طیبهٔ طوبای ولایت

لطایف العرفان و الحکمه

شجرهٔ طیبهٔ طوبای ولایت

هو

بسم الله الرحمن الرحیم

عین و لام و یاء به قلب عاشقان
آورد هردم نشان از بی نشان

قال رسول الله صلی الله علیه و آله:

إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی فِیکُمْ کَمَثَلِ سَفِینَةِ نُوح، مَنْ دَخَلَهَا نَجَا، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ

____________________
کانال تلگرام:

AsrareTohid@
Hou786@

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سید محمد کریم زاده محسنی» ثبت شده است

۰۵
بهمن

هو


برای آن که سِیر [برزخ] برای سالک پیش بیاید عظمت روح شرط است. اگر روحت عظمت پیدا کرد بر تو حقایقی کشف می شود و مشاهدهٔ روح پیدا می کنید ، گدایی درِ خانهٔ حق عظمت روح هاست پس عظمت پیدا کنید تا روحت [پس از مرگ] محتاج و گرفتار نشود ، به شریعت محمدی و طریقت علوی عمل کنید تا مشاهدهٔ روح پیش آید. روح تو وقتی پر و بال پیدا می کند که تزکیه ای در کار باشد ، یک کمی حرکت کنید تا حقیقت خودتان را دریافت کنید. چرا نیروی وجود خودتان را درک نمی کنید؟ آفریده شده اید که جستجو کنید و بفهمید. با نَفسِتان مبارزه کنید تا قدرت پیدا کنید و خلع بدن انجام دهید.


روح مجرد است که سیر سماء کند

چون و چرا مقابل دلبر چرا کند؟


در محضر استاد

۰۹
شهریور

هو


اگر کسی آمد و برای خودش تصرّف (دخالت در امور آفرینش) کرد ، پس بدانید که او شما را برای خودش خواسته ، نه برای خدا.


در محضر استاد

۲۲
تیر

هو

 

عارف کامل ، آنچه که قرار است حادث شود را می گیرد.

 

شرح:

 

آنچه که می خواهد در این عالم جسمانی پیاده شود باید عوالم طولیه وجودی را در قوس نزول به ترتیب طی کند ( گذر از عالم عقل به عالم مثال و گذر از عالم مثال به عالم جسمانی ) زیرا که طفره ( در طبیعیات فلسفه به معنی  از نقطه ای به نقطه ای رسیدن ، بدون پیمودن مسافت فاصله است و در علم لغت پریدن از روی یک چیزی را می گویند ) محال است؛ آن چه که از حوادث قرار است اتفاق بیافتد، پس از طی کردن عالم عقل ، در عالم مثال منفصل قوس نزول صورتی را متناسب با آن حادثه یا به شکل صورت اصلی آن حادثه ، قبل از اتفاق افتادن در عالم جسمانی پیدا می کند و شخص عارف کامل که در اثر مجاهدات و ریاضات و ذکر و فکر، خیال متصل اش چون آیینه شده است، صور عالم مثال منفصل قوس نزول در خیال متصل اش نقش می ببندد ( که انسان جسمش با عالم جسمانی و خیالش با عالم خیال و عقلش با عالم عقل مرتبط است ) و به کشف مثالی می بیند آن حادثه ای را که قرار است حادث شود.

۲۳
خرداد

هو


کسانی که می توانند خلع بدن کنند برایشان ممکن است که با ارواح مردگان ارتباط برقرار کنند و این ارزش دارد و خیلی بالاتر از مرگ است. بعد مراحل برزخی را طی می کنند، یعنی برزخ* را می بینند. به همین دلیل است که عرفا و بزرگان از مرگ نمی ترسند چون هزار ها مرتبه این تونل* را رفته و برگشته اند و می دانند چه خبر است و دیگر ترسی ندارند.


در محضر استاد


*عالم مثال منفصل قوس صعود

*منظور از تونل در متن ، فضایی تونل مانند مجرد می باشد که واسطه ی انتقال روان شخص به طبقات و زیر طبقات مثالی ( برزخی ) است.

۱۹
ارديبهشت

هو


پیران قلندری بودند که در زمان بچگی ، با آن بچگیمان از ایشان سوال می کردیم ؛ پیرانی که صد سال جلوتر رفته بودند ما با آن ها برخورد داشتیم ، از آن ها می پرسیدیم و آن ها مارا راهنمایی می کردند ، می رفتیم در قبرستان شاید پیدا بشوند ؛ ارتباطی که در بچگی داشتیم حالا غبطه آن وقت را می خورم . خودم حالاتی داشتم که از پنج ، شش سالگی دنبال پیران می گشتم . با خودم می گفتم باطنی هست و غیبی هست و من باید آن هارا پیدا کنم . ده سال هم در قبرستان ها بودم و خودم هم نمی دانستم چرا ؟ یک نیرویی مرا می کشید ، در فکر درس نبودم ، در فکر این بودم که من برای چه آفریده شده ام و برای چه خواهم مرد ! این مساله را می خواستم حل کنم ، ده سال در این فکرها بودم ، درک این کار هر کسی نیست.


یک وقتی فکر می کردم از اینجا به بیابان ها بروم ، دیدم دیوانه ای دارد می آید و بچه ها او را اذیت می کنند و با سنگریزه می زدند . من بچه هارا رد کردم رفتند ، رسید به من ، اظهار تشکر کرد. البته به نظر من و شما دیوانه بود ، گفت آقا هرجا بروی آسمان همین رنگ است ، فهمیدم همین است که می گوید و جواب مرا داد که برای چه آمدم و برای چه می روم و این وسط ماندن ما برای چیست؟ یک قافله می آید و یک قافله حرکت می کند . این چیست ؟ آن وقت بود که ریاضی و دیکته را ول کردم و رفتم و گفتم قبرستان خوب است...


در محضر استاد

۱۲
ارديبهشت

هو


در کشتی ولایت سوار شوید و با تمام رگ و پوستتان به این خاندان (اهل بیت) عشق بورزید ، ضرر نمی کنید. هر چه داریم از درِ این خانه داریم ، از جای دیگر نداریم. مقام راه گشای سالک در این خانه است.


در محضر استاد

۱۶
فروردين

هو

طریقت کُبرَویه و انشعابات آن - قسمت آخر

پس از راز شیرازی فرزند وی سید جلال الدین محمد حسینی معروف به ( مجدالاشراف ) متخلص به ( قدسی ) در مقام ارشاد متمکن گشت. بعد از مجد الاشرف انشعابات دیگری در ذهبیه صورت گرفت ؛ از جمله گروهی از برادر او میرزا محمد شریفی و عده ای نیز از میرزا احمد تبریزی ملقب به ( وحید الاولیا ) و ( نایب الولایه ) تبعیت نموده و جمعی نیز از برادر مجدالاشرف میرزا فتحعلی شیرازی ملقب به ( شمس الدین ) دنباله روی کردند. پس از سید فتحعلی طریقه عرفانی ایشان تحت عنوان ( مهدویه اشراقیه گمنامیه ) با محوریت سید علی مبدا درویش تهرانی و پس از ایشان این طریقه توسط مشایخ ماذون سید مبدا ادامه یافته و با محوریت پیر بی پیرایه گسترش یافته است.

شرح رساله معرفت به نورانیت