شجرهٔ طیبهٔ طوبای ولایت

لطایف العرفان و الحکمه

شجرهٔ طیبهٔ طوبای ولایت

لطایف العرفان و الحکمه

شجرهٔ طیبهٔ طوبای ولایت

هو

بسم الله الرحمن الرحیم

عین و لام و یاء به قلب عاشقان
آورد هردم نشان از بی نشان

قال رسول الله صلی الله علیه و آله:

إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی فِیکُمْ کَمَثَلِ سَفِینَةِ نُوح، مَنْ دَخَلَهَا نَجَا، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ

____________________
کانال تلگرام:

AsrareTohid@
Hou786@

۹ مطلب در اسفند ۱۳۹۷ ثبت شده است

۱۶
اسفند

هو

 

نشانهٔ صحت حصول موت اختیاری این است که شخص بعد از بازگشت به کالبد جسمانی واجد علم یا علوم می شود دفعتاً.

 

استاد آریانفر

۱۶
اسفند

هو

 

عروج، سیر در مقامات ادراکی است یعنی شخص ادراکش به عوالم مجرد جذب می شود ، ولی معراج آن است که ابدان مختلف شخص (متناسب با مراتب عالم) [از کالبد جسمانی] خلع می شود.

 

استاد آریانفر

۱۶
اسفند

هو

 

تا صورت ملکوتیه آن وجه الله اعظم و عین الله اکرم بر دل مخمور میخانه شراب طهور جلوه گر نشود آدمی متلوث است به دنس خطورات و تعلقات و کدورات ، و محروم است و مهجور ؛ تصقیل مرآت حقیقت جامع یعنی همان نفس ناطقه از زنگ مادون نور و ذات اقدس رضوی مستلزم مجاهدات و ریاضات و تقید و تعبد به طریقت علویه و سنت مصطفویه است. و مجاهدات و ریاضات خرق حجب را به بار آورد ،  چنانچه آن شمس دین در سخنی که از لطایف و دقایق علویه در طریقه مهدویه اشراقیه است فرمود تا آن نور و وجه هفتاد هزار حجاب است ، سی پنج هزار ظلمانی و سی پنج هزار نورانی و خرق این حجب مستلزم مجاهدات و ریاضات و طی اطوار قلب و نفس است ؛ و چون مرید و فقیر و درویش و درخویش و سالک و عارف و صوفی و صافی پس از مجاهدات به آن وجه عظیم و نور ولایت برسد اوست ولی کامل و پیر عشق حقیقی.

 

۱۴ اسفند

۱۶
اسفند

هو

 

جمیع کمالات قلب و روح و سر و خفی و اخفی منوط و موقوف اند به متابعت علی مرتضی ، پس لازم گیریم متابعت او را زیرا که سرالاسرار و عروة الوثقی و کنز اسرار نبوت است. و آن را که به مرابطه ولوی به متابعت آن ذات اقدس علوی درآمد فقد فاز فوزا عظیما و آن را که به مخالفت با ولایت حضرتش برخواست فقد ظل ظلالا بعیدا

 

 

جمعه ۲۶ بهمن

۱۶
اسفند

هو


📌ملاقات السید النجیب ، قدوه العرافاء الراشدین میرزا ابوالقاسم شریفی ذهبی (راز) شیرازی و فخرالحکماء المتبحرین حاج ملاهادی سبزواری در بلده سبزوار


در رفتن و مراجعت ، هردو در بلده سبزوار خدمت جناب معلی الالقاب افضل الکماء المتالهین ، حاج ملاهادی سبزواری ، ادام الله برکاته ، فیض یاب شدم ، و کمال احترام و التفات را در باره فقیر نمودند. در رفتن و مراجعت هر دو را دیدن فرمودند و ضیافت نمودند ، و ده پانزده نفر از تلامیذ و شاگردان خود را به دیدن فقیر ، با جناب آقازاده خود ، آخوند ملامحمد ، فرستاد و دستورالعمل ذکر و سلوک از فقیر به امر حاجی گرفتند ، و دو فرمایش به فقیر فرمودند ، یکی آنکه فرمودند: من در غیاب شما به خیال و یاد شما حرکت می کردم ، و عبارت دیگر آنکه ، ما شمارا از اهل حقایق می دانیم و خود را از اهل دقایق ، و کتب و مثنویات شمارا دیده ایم و حظها کرده ، و التماس دعا فرمودند، و در معارف الهیه و مقامات اولیاء بسیار با هم صحبت داشتیم . الحق مرد بزرگ و فاضلی می باشند.


میرزا ابوالقاسم شریفی ذهبی (راز) شیرازی

رساله منامیه

۱۶
اسفند

هو

 

آن چیزی که در عرفان شیعی به آن بسیار پافشاری شده است اقبال قلب است. اقبال قلب را نمی توان مساوی نفی خواطر دانست ، نفی خواطر در عالم ذهن است و اقبال قلب در عالم قلب. در عرفان شیعی اقبال قلب رتبه ی اول را دارد ، فلذا در عرفان شیعی چون رتبه ی اول را اقبال قلب به خودش اختصاص داده است لازمه اش که حب قطب (*) است تاکید شده است. در عرفان شیعی رتبه ی اول اقبال قلب است آن هم به حب ولی ، یعنی شما باید در ولایت ولی آنقدر جذب بشوی تا آن حقیقت توحید بروز کند در قلب ، نه صرفا در ذهن .چون قلب رئیس الاعضاست وقتی که قلب موحد شد ذهن نیز موحد می شود.

 

(*)ولی حاضر ناظر امام معصوم

 

استاد آریانفر

۱۶
اسفند

هو

 

آقایان بزرگان عرفا همگی یا اکثری قائلند که یا این آقایان [نویسندگان کتب اربعه عرفان نظری*] شیعه شده اند یا تقیه کرده اند و یا متشیع اند. ما شیعه شدن این اشخاص را قبول نداریم اما اینکه متشیع بودند را قبول داریم ، اهل سنت متشیع ، یعنی در ظاهر و فروعات پیرو اهل سنت بوده اند و به شکل اهل سنت نماز می خواندند اما در باطن ولایت اهل بیت را قبول داشتند.

 

* تمهیدالقواعد

شرح فصوص الحکم قیصری

مصباح الانس

فتوحات المکیه

 

استاد آریانفر

۱۶
اسفند

هو

 

بالفرض شخصی مشرف می شود خدمت روح علامه طباطبایی، روح آقای قاضی ، جناب جبرائیل علیه السلام ،روح مطهره أنبیا و اوصیا و ائمه و ...شخص  باید بداند و بفهمد این مواجهه و تشرف با کدام ساحت کسی که خدمت او مشرف شده است مرتبط است ، آیا شخص با جسم او مواجه شده است یا با ذهن او یا با قلب او و یا با دیگر ساحت های وجودی او مواجه شده است؟ معمولا اینگونه است که مثلا شخص اگر خودش در ساحت ذهنی رشد کرده باشد ارواحی که احضار می‌شوند و یا او به خدمت آن ارواح و فرشتگان و عالین و مراتب بالاتر مشرف می شود به ذهن یعنی به مرتبه ذهنی آنها تشرف حاصل می‌کند لذا ممکن است یک شخص در دو وهله خدمت یکی از فرشتگان مقرب مثلا جناب جبرائیل مشرف بشود یک سوال را از جناب جبرائیل بپرسد جناب جبرائیل در یک بار یک جواب دهد در بار دیگر یک جواب دیگری بدهد.و یا اینکه مثلا دو شخص اقدام کنند به احضار روح یکی از بزرگان و یک سوال مشترک را از او بپرسند و آن شخص دو جواب متفاوت و گاها نقیض هم را به این دو شخص بدهد. اینجا مطلب از این قرار است که این شخص یک بار مثلا به مرتبه قلبی آن فرشته مقرب مشرف شده است در یکی از آسمان هایش مثلا در آسمان دوم قلب در وهله بعدی یا در همان ساحت به یک آسمان دیگر ، مثلا در بار دوم در همان ساحت قلبی به آسمان مثلا هفتم سیر کرد و در آنجا با آن فرشته مقرب ملاقات کرده و یا اینکه خیر ، در یک ساحت دیگر مثلا در ساحت ذهنی با آن فرشته ملاقات کرده و یا در ساحت روحی با آن فرشته ملاقات کرده و جوابی که از آن فرشته می‌گیرد دقیقا چیست متناسب مرتبه ای است که در آن ساحت و در آن آسمان با او ملاقات کرده است.

 

استاد آریانفر

۱۶
اسفند

هو

 

شخص تا قبل از گرفتن اذن سلوک از استاد حاذق دارای اذن یا توسط اساتید برتر ماورائی هرچه از واردات برایش رخ بدهد در حکم اتفاق است نه خرق حجاب. یعنی ممکن است شخص ۱۰ سال مشغول به مطالب سلوکیه باشد مانند انجام اوراد و اذکار قلبی و یدی و جسمی و ... ، هرآنچه که در این مدت ۱۰ سال برایش رخ بدهد (۱۰ سال را به عنوان مثال عرض میکنم ممکن است برای شخصی ده روز باشد و برای دیگری یک سال) قبل از گرفتن اذن سلوک توسط استاد حاذق وارداتش در حکم اتفاق است یعنی باید فقط از این گوش شنید و از آن گوش به در کرد و این واردات و مکاشفات قابل اعتنا و توجهی نیستند بله نشان دهنده استعداد شخص است ، این نکته مهم است و اساتید حاذق و مبرز با دیدن این واردات شخص قبل از سلوک تشخیص می‌ دهند که شخص طالب را چه زمان وارد عالم سلوک کنند. بعد از گرفتن اذن سلوک واقعه یا مکاشفه ای که برای شخص رخ بدهد در حکم خرق حجاب است، تک تک این خوارق برای سالک بسیار مهم است چرا که حاوی پیامی برای سالک می باشد ولی اتفاقات خیر ، اتفاقات نشان دهنده استعداد است نشان‌ دهنده قابلیت‌ ها است ولی بعد از گرفتن اذن سلوک و افتادن در وادی سلوک تک تک این واقعه ها نشان دهنده ی مراتب سلوکی است ، فرق است بین استعداد ها و مراتب ها.

 

استاد آریانفر