شجرهٔ طیبهٔ طوبای ولایت

لطایف العرفان و الحکمه

شجرهٔ طیبهٔ طوبای ولایت

لطایف العرفان و الحکمه

شجرهٔ طیبهٔ طوبای ولایت

هو

بسم الله الرحمن الرحیم

عین و لام و یاء به قلب عاشقان
آورد هردم نشان از بی نشان

قال رسول الله صلی الله علیه و آله:

إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی فِیکُمْ کَمَثَلِ سَفِینَةِ نُوح، مَنْ دَخَلَهَا نَجَا، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ

____________________
کانال تلگرام:

AsrareTohid@
Hou786@

۲۶ مطلب با موضوع «خلع بدن» ثبت شده است

۰۲
ارديبهشت

هو

 

از یکی از مجذوبین اهل الله استماع شد که در کشف خود دیدم که بالای سر ما طبقه از خلایق می باشند به صورت ما می آیند و می روند و تکلم می کنند و بالای سر آنها طبقهٔ دیگر از خلق می باشند به صورت ما می آیند و می روند و تکلم می کنند و بالای سر آنها طبقهٔ دیگر از خلق می باشند مثل آنها و همچنین طبقات عدیده بسیار به نظر می آمد تا فلک و هیچ طبقه از طبقهٔ دیگر خبر ندارند و این عوالم تمامی از ملکوتند و با معتقد اهل معرفت مطابق است. داخل شدن اهل معرفت در این عالم [ملکوت] به ارواح و نفوس ایشان است نه به اجسام یعنی به خلع بدن داخل می شوند در این عالم و می گویند در این عالم مداین و شهر های بسیار است که احصاء نمی شوند، بعضی از آن ها مسمی است به مداین نور که داخل نمی شود در آن ها مگر هر مصطفی و برگزیده از انبیاء و اوصیاء و اولیای ایشان.

 

میرزا ابوالقاسم راز شیرازی

طباشیر الحکمه صفحه ۲۱۳

 

۳۱
ارديبهشت

و من لا یصفی لبه عن قشوره

یموت بموت النشأة الجسدیة


و للناس اطوار بتخلیص لبهم

لیحیو حیاة النشأة الأقدسیة


پس هر کس که به تزکیه و تصفیه و مجاهدات نفسانیه لبّ روح را از قشر خود که بدن است تصفیه و تخلیص نکرده هر آینه او خود به موت طبیعی جسدی خواهد مرد ، و لیکن مردمان صاحب معرفت را اطواری [اطوار قلبیه] به جهت تخلیص لبّ روح از قشر جسد است ، تا در نشأة اقدسیه ، حیات ابدی و بقای سرمدی حاصل کنند و ایشان را خلع بدن به اختیار خود میسر گردد.


میزان الصواب در شرح فصل الخطاب سید قطب الدین محمد نیریزی قدس سره جلد ۳ صفحه ۱۳۳۸

شیخ ابوالقاسم امین الشریعه خویی

۱۰
فروردين

هو

📌روزی هجده بار خلع بدن نمودن سندالعرفان قدوة العرفاء الراشدین السید النجیب میرزا ابوالقاسم شریفی ذهبی (راز) شیرازی


ذکر و فکرم داد و در خلوت نشاند
از حضیضِ تن به اوج دل رساند

سِیر ها حاصل شدم از کشف و دید
هرچه کردم عرض او کم می شنید

آخرم گفت ، ای پسر ، اینجا بایست
در طریقت دل به این ها بسته نیست

سعی کن تا خلع تن حاصل شود
گرددت دل زنده ، جان کامل شود

چون شود خلع بدن حاصل تو را
نفس میرد ، دل شود کامل تو را

در ریاضت روز و شب من تن زدم
تا دمی خلع بدن حاصل شدم

عرض کردم من به پیر راهنما*
خلع تن آمد نصیبم از خدا

گفت: رو کین اظطرار است ، ای پسر
تن بزن جان ز اختیار آید به در

در ریاضت تن زدم من روز و شب
تا عیانم آمد آثارِ عجب

روز هجده بار خلع تن آمد مرا
حاصل آمد راه روشن مرا

عرض کردم نزد پیر نامدار
خلع تن آمد نصیبم ز اختیار

گفت این دم سیرِ تو رحمانی است
بی خطر از لمهٔ شیطانی است

میرزا ابوالقاسم شریفی ذهبی (راز) شیرازی
رساله مرآت العارفین

*منظور مولانا محراب گیلانی طاب ثراه می باشد ، مؤلف طرائق الحقایق دربارهٔ او می نویسد: مولانا محراب جیلانی در زهد و انزوا و اعراض از ماسوا وحید عصر خود بوده و مرتبهٔ فضیلت، خصوص در مرتبهٔ علوم و معارف یگانه زمانه است.

۱۶
اسفند

هو

 

نشانهٔ صحت حصول موت اختیاری این است که شخص بعد از بازگشت به کالبد جسمانی واجد علم یا علوم می شود دفعتاً.

 

استاد آریانفر

۱۶
اسفند

هو

 

عروج، سیر در مقامات ادراکی است یعنی شخص ادراکش به عوالم مجرد جذب می شود ، ولی معراج آن است که ابدان مختلف شخص (متناسب با مراتب عالم) [از کالبد جسمانی] خلع می شود.

 

استاد آریانفر

۱۸
آبان

هو



روح انسانى باید به مرتبتى رسد که بتواند معاینه عالم محسوس را با مشاهده عالم غیب در هم آمیزد و قادر باشد از بدن مخلوع شود و بندهاى طبیعت را در هم شکند تا اینکه باتّصال و اتّحاد عالم قدس ملکوت نائل گردد و با ارواح مقدّسه‏اى که از مشارق نورانى ، پرتو نورانیّت خود را بروى می ‏افشانند محشور و همراز گردد. احدى را اذن دخول در ساحت روحانیّت اولیا نیست مگر آنکه قدرت منفک شدن از طبیعت و تخلیع جسم را بدست آورده باشد، تا حدّى که بتواند جسم خود را مانند پیراهنى در بر کند یا از خود دور سازد و برهنه شود.

الرواشح السماویة


۰۶
آبان

هو


📌عروج اهل تصوف


بدانکه عروج اهل تصوف عبارت از آن است که روح سالک در حال صحت و بیدارى از بدن سالک بیرون آید ، و احوالى که بعد از مرگ بر وى مکشوف خواست گشت ، اکنون پیش از مرگ بر وى مکشوف گردد و بهشت و دوزخ را مطالعه کند ، و احوال بهشتیان و دوزخیان را مشاهده کند، و از مرتبه علم الیقین به مرتبه عین الیقین رسد، و هرچه دانسته بود ، ببیند ؛ این سخن را کسى فهم کند و یا درآرد که وقتى ازین معنى بویى به مشام او رسیده باشد. و روح بعضى یک روز در آسمانها بماند و گرد آسمان ها طواف کند، و آنگاه به قالب آید، و روح بعضى دو روز بماند ، و روح بعضى سه روز ، و روح بعضى زیاده ازین بماند. تا به ده روز و بیست روز و چهل روز ممکن است  که در آسمانها بمانند ؛ شیخ ما می فرمود که روح من سیزده روز در آسمان ها بماند ، آنگاه به قالب آمد. و قالب درین سیزده روز همچون مرده افتاده بود و هیچ خبر نداشت. و دیگران که حاضر بودند گفتند که سیزده روز است قالب تو اینچنین افتاده است . و عزیزى دیگر می فرمود که روح من بیست روز بماند آنگاه به قالب آمد. و عزیزى دیگر می فرمود که روح من چهل روز بماند آنگاه به قالب آمد. و هرچه درین چهل روز دیده بود ، جمله در یاد او بود.


 الإنسان الکامل

شیخ عزیزالدین نسفى

۲۰
مهر

هو


ادریس مبالغه داشت در تطهیر نفس خویش به ‌ریاضات شاقه و در تقدیس از صفات حیوانیه تا روحانیت او بر حیوانیتش غالب شد و کثیر الانسلاخ از بدن گشت و صاحب معراج آمد و او را مخالطه با ملائک و ارواح مجرده است و گویند شانزده سال نخورد و نخفت تا عقل مجرد باقی ماند.


شرح فصوص الحکم خوارزمی ، فص حکمه قدوسیه فی کلمه ادریسیه

۰۹
مرداد

هو


سید مهدی قاضی روزی به بنده فرمود پدرم بارها (سید علی قاضی) می گفت انسان باید محور برزخی پیدا کند تا به اسرار حروف و کلمات و حقایق اشیا دست یابد و آگاهی پیدا کند و از این حالت طبیعی و عادی مردم متعارف به درآید. و تا کسی از این عالم خاکی با تزکیه و تقوا پوست نیندازد ، به ملکوت عالم آشنا نمی‌‌شود. فرزندم! ارتقای برزخی به رشد و اعتلای وجودی نیاز دارد.


استاد علامه حسن زاده آملی

کیهان اندیشه

_______________________

۰۸
مرداد

هو


حکیم متأله کسی است که بدن او هم چون پیراهنی برای او است که زمانی آن را کنار نهاده و زمان دیگر بکار می‌گیرد‌‌ ‌؛ هیچ انسانی نمی‌ تواند در زمره حکماء درآید و از ایشان دانسته شود ، مگر آنکه در زمره مقدس سلوک درآید و پوشش بدن را گاهی بکار گیرد و گاه کنار نهد ؛ اگر بخواهد به عالم نور عروج کند و یا به هر صورتی که اراده کند، در آید؛ نفس انسان نیز که از جوهر قدسی تشکیل شده است ، آن‌گاه که از عالم نور منفعل شود و لباس اشراق بپوشد ، همچون نور تأثیر می‌کند و منفعل می‌سازد ، اشاره می‌کند و شئ با همان اشاره او ، وجود می یابد و تصور می‌کند و شئ بر حسب تصور او واقع می‌شود.


شیخ شهاب الدین سهروردی

جلد اول مصنفات صفحه ۱۲۹

________________

۲۳
خرداد

هو


کسانی که می توانند خلع بدن کنند برایشان ممکن است که با ارواح مردگان ارتباط برقرار کنند و این ارزش دارد و خیلی بالاتر از مرگ است. بعد مراحل برزخی را طی می کنند، یعنی برزخ* را می بینند. به همین دلیل است که عرفا و بزرگان از مرگ نمی ترسند چون هزار ها مرتبه این تونل* را رفته و برگشته اند و می دانند چه خبر است و دیگر ترسی ندارند.


در محضر استاد


*عالم مثال منفصل قوس صعود

*منظور از تونل در متن ، فضایی تونل مانند مجرد می باشد که واسطه ی انتقال روان شخص به طبقات و زیر طبقات مثالی ( برزخی ) است.