شجرهٔ طیبهٔ طوبای ولایت

لطایف العرفان و الحکمه

شجرهٔ طیبهٔ طوبای ولایت

لطایف العرفان و الحکمه

شجرهٔ طیبهٔ طوبای ولایت

هو

بسم الله الرحمن الرحیم

عین و لام و یاء به قلب عاشقان
آورد هردم نشان از بی نشان

قال رسول الله صلی الله علیه و آله:

إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی فِیکُمْ کَمَثَلِ سَفِینَةِ نُوح، مَنْ دَخَلَهَا نَجَا، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ

____________________
کانال تلگرام:

AsrareTohid@
Hou786@

۱۲ مطلب در فروردين ۱۳۹۸ ثبت شده است

۳۱
فروردين

هو


از علامات سیر بالله و سیر فی الله این است که سالک با نور ولایت ، در ولایت سیر کند. در این مقام بهره ای برای سالک از علوم جزئیه حضرات اهل عصمت که دارای ولایت کلیه اند می رسد که عبارات از واردات و الهامات داخلی و خارجی به وسیله فرشتگان است. زیرا در این مرتبه، ظهور نور ولایت الهیه مانند اکسیر وجود سالک را منقلب می سازد و اثری از هستی سالک باقی نمی گذارد. پس کملین اولیاء و عرفاء مراتب کمال را وقتی طی می کنند که عارف به نور ولایت کلیه خاندان عصمت و شاه ولایت ، علی علیه السلام بوده و در آن فانی شوند. به همین دلیل اولیای حق ، پیوسته در هر عصری متوسل به ذیل ولایت ائمه اطهار علیهم السلام که ابواب مدینه علم حق هستند بوده و به درجه کمال نهایی انسانیت رسیده اند.


میرزا احمد مدرس خوشنویس

آیین رهروان در سیر و سلوک

۲۰
فروردين

هو


اگر احیانا صاحب کمالی از این علوم غریبه داند ، بدان التفات ننماید و اگر به ظهور آورد ، بگوید که این چیز از علوم غریبه است نه کرامت تا سبب هدایت خلق الله باشد نه سبب ضلالت. و اگر نعوذبالله من ذلک ، کسی از علوم غریبه چیزی داند ، در لباس کرامت ظاهر کند ملبّس [فریب کار و مکار] باشد و ملبّس از جنود ابلیس است. شنوده باشی که بعضی از هنود [هندی ها] در هوا می پرند بلی این معنی ، ممکن است از غیر طایفهٔ اهل الله ، بدان سبب که حالا در این زمان ، بسیار جوکیان هستند در بلاد هند که می پرند [پرواز می کنند] و حال آنکه خارج از دین و داخل کفرند.


سید محمد نوربخش

رسایل نوربخشیه - رساله تلویحات - صفحه ۲۵۳

۱۰
فروردين

هو

نمی شود و راه ندارد آقا ، در اسلام کسی حکیم الهی ، عارف الهی و عارف مسلم باشد اما صاحب ولایت نباشد و در آستانهٔ ولایت سر فرود نیاورد و عتبه بوس ولایت نبوده باشد نمی شود ، چون واسطهٔ فیض ، ولایت است امکان ندارد ، عارف بی ولایت راه ندارد. ما واسطهٔ فیض جز ولایت نداریم نمی شود که انسان به مقامی برسد و ولایت نداشته باشد. هر حکیم الهی، هر فرد مؤمن و هر شخص مسلمان بدون ولایت به جایی نمی تواند برسد. مرحوم علامه طباطبایی رساله ای نگاشته است به نام شیعه در اسلام که شیعه از چه زمانی پدید آمده است ، بعد همانطوری که به برهان پیاده فرموده است اسلام یعنی شیعه ، شیعه یعنی اسلام. قرآن یعنی علی (علیه السلام) ، قرآن یعنی حسین (علیه السلام) ، قرآن یعنی بقیة الله (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ، قرآن یعنی ولایت ، ولایت یعنی قرآن. اینها هیچ گاه از هم جدا نمی شوند و هیچ عارفی ، هیچ حکیم الهی و هیچ فرد مسلم و اهل قرآن نمی تواند به برهان دو دوتا ، چهارتا از برهان ولایت روگردان باشد ، بدون ولایت محال است که انسان به جایی برسد و این رشته سر دراز دارد.

بیانات استاد علامه حسن زاده آملی

۱۰
فروردين

هو

📌روزی هجده بار خلع بدن نمودن سندالعرفان قدوة العرفاء الراشدین السید النجیب میرزا ابوالقاسم شریفی ذهبی (راز) شیرازی


ذکر و فکرم داد و در خلوت نشاند
از حضیضِ تن به اوج دل رساند

سِیر ها حاصل شدم از کشف و دید
هرچه کردم عرض او کم می شنید

آخرم گفت ، ای پسر ، اینجا بایست
در طریقت دل به این ها بسته نیست

سعی کن تا خلع تن حاصل شود
گرددت دل زنده ، جان کامل شود

چون شود خلع بدن حاصل تو را
نفس میرد ، دل شود کامل تو را

در ریاضت روز و شب من تن زدم
تا دمی خلع بدن حاصل شدم

عرض کردم من به پیر راهنما*
خلع تن آمد نصیبم از خدا

گفت: رو کین اظطرار است ، ای پسر
تن بزن جان ز اختیار آید به در

در ریاضت تن زدم من روز و شب
تا عیانم آمد آثارِ عجب

روز هجده بار خلع تن آمد مرا
حاصل آمد راه روشن مرا

عرض کردم نزد پیر نامدار
خلع تن آمد نصیبم ز اختیار

گفت این دم سیرِ تو رحمانی است
بی خطر از لمهٔ شیطانی است

میرزا ابوالقاسم شریفی ذهبی (راز) شیرازی
رساله مرآت العارفین

*منظور مولانا محراب گیلانی طاب ثراه می باشد ، مؤلف طرائق الحقایق دربارهٔ او می نویسد: مولانا محراب جیلانی در زهد و انزوا و اعراض از ماسوا وحید عصر خود بوده و مرتبهٔ فضیلت، خصوص در مرتبهٔ علوم و معارف یگانه زمانه است.

۱۰
فروردين

هو

به اعتقاد من [که البته خلاف واقع هم نیست] مقام کمترین و کوچکترین وزیر از وزرای حضرت مهدی علیه السلام  هزاران بار بالاتر از مقام شیخ [محی الدین عربی] و امثال اوست. و نسبت شیخ به حضرت مهدی در حقیقت مانند نسبت عرش است نسبت به قلب عارف، چنانکه بایزید بسطامی فرموده: (اگر عرش و آنچه را که در اوست هزاران هزار برابر کنند و در گوشهٔ قلب عارف نهند، هرگز آن را حس نخواهد کرد). البته این حاکی از مقام بایزید است وگرنه اگر می گفت(صد ها هزار هزار برابر کنند) باز هم نسبت قلب عارف اندک و ناچیز می بود. غرض اینکه اگر شیخ و امثال او را صدها هزار برابر، بر هم بیافزایند باز به پای حضرت مهدی نخواهند رسید. اساسا نه تنها شیخ [محی الدین عربی] و امثال او هیچ نسبتی [در مقامات] با حضرت مهدی ندارند، بلکه انبیاء و رسولان و اوصیاء و اولیای دیگر هم چنین هستند، زیرا آنان قطره ای از یکی از دریاهای کمالات او، و ذره ای از یک از خورشیدهای استعدادات او هستند، کما اینکه خود شیخ محی الدین بن عربی نیز گفته است: ( انبیای مرسل از آنجا که ولی هستند، نمی توانند آنچه را که گفتیم بجز از مشکاة خاتم اولیاء ببینند، تا چه رسد اولیایی که مادون آنها هستند)

علامه سید حیدر آملی
جامع الاسرار و منبع الانوار-بند ۸۹۶-در اسرار نبوت و رسالت و ولایت

۱۰
فروردين

هو

📌کشف قلبی میرزا فتحعلی (شمس الدین) بن میرزا بابا ذهبی (راز) شیرازی

شبی از شب ها در کشف قلبی خود می دیدم که قلب مشغول به ذکر  الهی است و پیکر معنوی فقیر در طیران است تا آنکه رسیدم در عمارتی ؛ دیدم یکی از افراد نشسته در کمال توجه و ابدا شاعر در آن عالم نیست. پیشتر رفته دیدم حضرت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف را که نشسته و جمعی از اصحاب آن بزرگوار در عقب ایشان صف کشیده و نشسته اند و مشغول به توجه می باشند و حقیقت انسانی متجلی است. در آن مکان به شرف دست بوسی مولای خود رسیدم.

میرزا فتحعلی بن میرزا بابا ذهبی شیرازی
رساله در بیان معرفت به نورانیت امیرالمؤمنین علیه السلام- باب سوم در بیان قطب ناطق و صامت و ولایت کلیه و جزئیه که مسمی است به شمسیه و قمریه

۱۰
فروردين

هو

ای طالب سالک الهی ! طالب انسان کامل و ولی الهی و کبریت احمر باش که در هر عصر نادر است و  وجودش دُر نایابی مثل کبریت احمر است و شناسایی او به حقیقت ممکن نیست مگر به دیده دل و شناسانیدن او را به سالک طالب با حضرت حجت و امام عصر -علیه السلام- یا یکی از ائمه هدی -علیهم السلام- است , در خواب یا بین النوم و الیقظه , تا صاحب یقین گردد در حق او و جلالت باطنی او را به صورت قلب خود در باطن مشاهده نماید , ظل باطنی چنین کاملی در حقیقت ظل الله معنوی است , بر سر سالک باعث هدایت او به راه حق و نجات او از شیطان است.

میرزا ابوالقاسم شریفی ذهبی (راز) شیرازی
قوائم الانوار و طوالع الاسرار


۱۰
فروردين

هو

حکیم غیر عامل ، سلوک راه ظاهر تنها کرده ، و در راه باطن قدمی نپیموده ، چه نتیجهٔ پیمودن راه باطن رسیدن است به خدا و رسیدن به خدا ممکن نیست مگر به مجرد شدنِ بالفعل و وارستن از قید جسم بالکلیه ، چه با جسم و تعلق با جسم به خدائی که نه جسم است و نه متعلق به جسم ، نتوان رسید. و نفس تا مهذب نشود علاقه اش لامحاله با جسم باقی است و آن هر آینه کُندهٔ پای اوست و از پای کنده دار ، راه پیمائی نیاید ، پس تا علاقهٔ جسم باقی است از خدا محروم باشد. و تهذیب نفس به تهذیب اخلاق اوست که موجب قطع علاقه اوست از جسم.

مرتبه معرفت بالاتر از مرتبهٔ حکمت است و مطلب عرفاء عزیزتر [است] از مطلب حکماء ؛ چه مطلب حکماء قطع تعلق نفس ناطقه است از جسمانیت و پیوستن به ملأ اعلی و عالم مجردات ، و مطلب عرفاء قطع نظر از جمیع ماسوی و تحصیل مقام فناء و پیسوتن به عالم بقاء [است]. و مطلب حکماء و عرفاء هر دو بالاتر است از مطلب زهاد و عباد ، چه مطلب زهاد و عباد گذشتن از جسمانیات نیز نیست ؛ بلکه گذشت است از لذات جسمانیهٔ دنیویهٔ فانیهٔ و توقع لذت جسمانیهٔ اخرویهٔ باقیه.

حکیم متأله شیعی ملاعبدالرزاق فیاض لاهیجی
گوهر مراد صفحه ۶۸۴


۱۰
فروردين

هو

دیشب در خواب دیدم در هوا پرواز می کردم و به سوی آسمان بالا میرفتم. بسیار پرواز کردم تا به زیر قبه ای رسیدم که در سطح مقعر آن آینه بزرگی بود. خود را در آن مشاهده کردم. سپس پرواز کردم و آینه های بسیاری را به همان شکل توصیف  شده دیدم و در تمام آن ها خود را با تمام قامت می دیدم سپس پرواز کردم و بالا رفتم تا رسیدم به دیواری که در اطراف آن اسماء خداوند متعال نوشته شده بود در خواب متوجه شدم که این ابتدای وصول به مقام لاهوت است، به فضل خداوند منعم . من بر آن طواف کردم ، بر اسمی بعد از اسمی تا تعدادی از اسماء و گویا به هنگام طواف بر گرد اسماء ، مانند پروانه واصلی بودم گرد چراغ ، در نهایت شوق و وجد. هنگامی که از خواب بیدار شدم ، خدارا شکر کردم و همواره منت او راست.

مکاشفات شیخ محمد جواد انصاری همدانی

۱۰
فروردين

هو

حضرت وصی امام امیرالمؤمنین علی علیه السلام:


هیچ کس ایمان را به حد کمال خویش نمی رساند تا آنکه مرا به عمق معرفتم بشناسد. پس آنگاه که مرا به این معرفت شناخت ، هر آینه خداوند قلب او را با ایمان آزموده ، سینه اش را برای اسلام گشاده ساخته و عارفی روشن بین گردیده است و هر کس که از شناخت آن کوتاهی نمود و به آن نرسید ، شک کننده و تردیدگر است. معرفت من به نورانیت معرفت خداوند عزوجل است و معرفت خداوند عزوجل ، معرفت من به نورانیّت است.

حدیث معرفت به نورانیت

۱۰
فروردين

هو


هیچ راهی برای شناخت خدا جز معرفت امام به نورانیتش نیست همانطور که امام علیه السلام فرمود : معرفت من به نورانیت معرفت خداست ، پس معرفت پیدا کردن به نورانیت همان ظهور نور لاهوتی امام است که در قلب عارف سالک در راه ولایت امام نمایان می شود.

میرزا ابوالقاسم شریفی ذَهَبی (راز) شیرازی
ترجمه رسالهٔ قنوتیه