شجرهٔ طیبهٔ طوبای ولایت

لطایف العرفان و الحکمه

شجرهٔ طیبهٔ طوبای ولایت

لطایف العرفان و الحکمه

شجرهٔ طیبهٔ طوبای ولایت

هو

بسم الله الرحمن الرحیم

عین و لام و یاء به قلب عاشقان
آورد هردم نشان از بی نشان

قال رسول الله صلی الله علیه و آله:

إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی فِیکُمْ کَمَثَلِ سَفِینَةِ نُوح، مَنْ دَخَلَهَا نَجَا، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ

____________________
کانال تلگرام:

AsrareTohid@
Hou786@

۶ مطلب با موضوع «سلاسل تصوف» ثبت شده است

۱۲
دی

هو


📌یافتن مرشد و مربی نفس در بیان استاد سید حسین نصر


نخستین گام در عمل به تصوف یافتنِ مرشد یا پیر یا شیخی است که دارای شرایط لازم باشد و پس از طیِ مراحل طریق بتواند دیگران را در این راه هدایت کند، چنان‌که در داستان قرآنی ، خضر موسى علیه السلام را راهنمایی کرد. از این‌ روست که در ادبیات صوفیانۀ فارسی ، از مرشد به عنوان خضر طریق یا خضر راه بسیار سخن به میان آمده است. در کتابهای صوفیه دربارۀ ویژگیهای مرشد حقیقی و خطراتِ مرشدان دروغین مطالب فراوانی آمده است. از سدۀ ۶ قمری/۱۲ میلادی به بعد معمولاً مرشدان اعضای طریقه‌ های معروف تصوف ، مانند قادریه و رفاعیه و شاذلیه بوده‌اند ، ولی چند استثناء در این امر وجود دارد. نخست آنکه ممکن است فردی مستقیماً توسط خضر از عالم غیب راهنمایی شود و در تشیع ۱۲ امامی همین امکان دربارۀ حضرت حجت عج الله تعالی فرجه الشریف صادق است. دیگر آنکه در تشیع سلسله‌هایی وجود دارند که پنهان مانده‌اند و همچنان به حیات معنوی خود ادامه می‌دهند؛ و همین امر را می‌توان در سلک علمای اهل تسنن مثلاً در مصر مشاهده کرد ؛سوم آنکه به‌ویژه در تشیع ، وضعی شبیه به آنچه پیش از تشکیل طرایق و سلسله‌های تصوف وجود داشت ، یعنی آنگونه که مریدان گرد مرشدی جمع می‌شدند و با ارشاد او مراتب سلوک را طی می‌کردند ، بدون اینکه سلسلۀ منظمی وجود داشته باشد ، هنوز باقی است و عارفان معروفی مانند بحرالعلوم و علامه طباطبایی در دورۀ معاصر ، از این نوع تربیت معنوی بهره‌مند بوده‌اند. به‌ رغم وجودِ این مواردِ استثنائی باید گفت که در ۹ سدۀ اخیر اکثر مشایخ تصوف نقش ارشادیِ خود در راه رسانیدنِ مریدان به حقیقت را در بستر طریقه‌های مختلف به انجام رسانده‌اند که هریک دارای سلسله‌ای است که زنجیروار هر نسلی را به نسل قبلی، و سرانجام به علی علیه السلام (تقریباً در همۀ موارد) و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پیوند می‌دهد و از این راه نیروی ولایت در نسلهای گوناگون جریان می‌یابد. به باور صوفیه ، این سلسله‌ ها همچنین به مراتب رجال عالم غیب مرتبط‌ اند که بر حیات معنوی آدمیان در هر عصر ، به نمایندگی از پیامبر و بالأخره خداوند نظارت می‌ کنند. همچنین در سلسله‌ ها به وجود قطبی باور دارند که در هر نسل مرکز غیبی ساختارهای تصوفِ آن زمان است. از میان طریقه‌های تصوف فقط اویسیه هستند که نام یک طریقه را دارند، ولی مرشد آنان نه انسانی خاکی ، بلکه خضر و رجال غیب‌ اند.


استاد سید حسین نصر

تصوف - اصول و مبانی

_____________________________

۱۴
آبان

هو


📌سرچشمهٔ تصوف


سرچشمهٔ تصوف ، وحی قرآنی و ولایتی است که از قرآن و از رهگذر پیامبر (صلی الله علیه و آله) به متصوفه منتقل شد و عمل به تصوف را ممکن ساخت. وانگهی نظر من بر این است که عرفان هر دینی ، نه تنها ریشه در همان دین دارد بلکه قلب آن دین است ، هرچند همواره ممکن است که بعدها پاره ای تأثیرات بیرونی را هم به خود بپذیرد. بسیار مهم است که به یاد داشته باشیم تصوف ، بعد باطنی واپسین وحی جهان شمول ، یعنی دین اسلام است که پایان بخش وحی های پیشین بوده و از این رو می تواند جامع چیزهایی باشد که پیش از آن آمده است. به همین جهت است که تصوف نیز مانند اسلام از چنین توان بالای تلفیقی برخوردار است و عناصر گوناگون را از عرفان های گوناگون در ساختار خود گردهم آورده است در حالی که خاستگاه ها و جوهره اش همواره اسلامی بوده و خواهد بود. تعالیم تصوف همهٔ ابعاد ممکن باطنی گری را _ از منظر ودانتا گرفته تا دیدگاه قدیس یوحنای صلیبی و هرچه در این میان است‌_ در خود جای داده است.


استاد سید حسین نصر

در جست و جوی امر قدسی

۱۶
فروردين

هو

طریقت کُبرَویه و انشعابات آن - قسمت آخر

پس از راز شیرازی فرزند وی سید جلال الدین محمد حسینی معروف به ( مجدالاشراف ) متخلص به ( قدسی ) در مقام ارشاد متمکن گشت. بعد از مجد الاشرف انشعابات دیگری در ذهبیه صورت گرفت ؛ از جمله گروهی از برادر او میرزا محمد شریفی و عده ای نیز از میرزا احمد تبریزی ملقب به ( وحید الاولیا ) و ( نایب الولایه ) تبعیت نموده و جمعی نیز از برادر مجدالاشرف میرزا فتحعلی شیرازی ملقب به ( شمس الدین ) دنباله روی کردند. پس از سید فتحعلی طریقه عرفانی ایشان تحت عنوان ( مهدویه اشراقیه گمنامیه ) با محوریت سید علی مبدا درویش تهرانی و پس از ایشان این طریقه توسط مشایخ ماذون سید مبدا ادامه یافته و با محوریت پیر بی پیرایه گسترش یافته است.

شرح رساله معرفت به نورانیت

۱۶
فروردين

هو

طریقت کبرَویه و انشعابات آن - ۳

شاخه دیگر سلسله کبرویه یعنی ذَهَبیه در اوایل حکومت صفویه ابتدا در خراسان و سپس در شیراز گسترش بسیار یافت . ذهبیه در میان طرائق تصوف در ایران از طرائق دیگر ممتاز بوده است . بزرگانی از علما و حکما که صاحب تالیفات در زمینه حکمت و عرفان اند در میان ایشان ظاهر شدند ؛ در میان حکما و عرفای ذهبی ، سید قطب الدین نیریزی در تصوف و عرفان قرن ۱۲ هجری قمری جایگاه ویژه ای دارد . ایشان احیا کننده مجدد طریقه ذهبیه با نظام عرفانی شیعی در اواخر حکومت صفویه و دارای تالیفات زیاد در موضوع حکمت و عرفان اسلامی بوده است.

پس از سید قطب الدین نیریزی سه تن از شاگردان ایشان با نام های ملامحراب گیلانی و آقا محمد بیدآبادی و آقا محمد هاشم شیرازی که همگی از حکماء و عرفای عصر خود و صاحب تالیفات بودند ، مشغول ارشاد و تربیت معنوی سالکان شدند . از میان آن ها آقا محمد هاشم که داماد سید قطب الدین هم بود رسمیت طریقتی بیشتری یافت . پس از او میرزا ابوالقاسم شریفی معروف به میرزا بابا و متخلص به راز سیره مشایخ گذشته را ادامه داد . وی از مشاهیر ذهبیه است که در حوزه تصوف و عرفان شیعی دارای تالیفات زیادی به نظم و نثر است.

📖ذهبیه تصوف علمی - آثار ادبی
📖شرح رساله معرفت به نورانیت

______________________

۱۶
فروردين

هو

📌طریقت کُبرَویه و انشعابات آن - ۲

در دوران ارشاد خواجه اسحاق خَلتانی ( مقتول ۸۲۶ ه ) - خلیفه میر سید علی همدانی - این طریقه دارای دو انشعاب شد ؛ گروهی از سید محمد نوربخش پیروی کردند که موسوم به ( نوربخشیه ) شدند و عده ای نیز از سید عبدالله بُرزِش آبادی تبعیت کردند که ( ذَهَبیه ) خوانده می شوند . اگر چه موسوم شدن ذهبیه پیش از این انشعاب بوده است .

سید محمد نوربخش از شاگردان میر سید شریف جرجانی و عالم بزرگ شیعه ، ابن فهد حلی بود . او و خلفایش که در نشر مذهب شیعه در قرن نهم و بعد از آن سهم بسزایی داشتند ، مقدم بر حکومت صفویه در فکر قیام بر ضد سلطان وقت شاهرخ گورکانی و تاسیس حکومت صوفی شیعه بودند.


یا علی

طرائق الحقایق
اصول تصوف
مجالس المومنین

۱۶
فروردين

هو

 

طریقت کُبرَویه و انشعابات آن - ۱

یکی از جریان های عرفانی مهم و با نفوذی که در ایران رایج بوده ، سلسله کبرویه است . این سلسله منسوب به شیخ نجم الدین کبری ( مقتول ۶۱۸ ه ) ملقب به ( طامه الکبری ) و ( شیخ ولی تراش ) است . کبرویه در دوران مغول ، در مشرق ایران رونق فراوان داشت و مشایخ آن در عهد خوارزمشاهیان و ایلخانیان از خراسان و ماوراءالنهر تا شام و آسیای صغیر در نشر و ترویج این طریقه کوشیده اند. از جمله مشایخ کبرویه عبارت اند از:

شیخ مجدالدین بغدادی ( مقتول ۶۰۷ ه )
رضی الدین علی لالا ( ۶۴۲ ه )
سعدالدین حمویه ( ۶۴۹ ه )
شیخ نجم الدین رازی معروف به #دایه ( ۶۵۴ ه)
سیف الدین باخرزی ( ۶۵۹ ه )
شیخ عزیزالدین نسفی ( ۶۹۹ ه )
شیخ نورالدین عبدالرحمن اسفراینی ( ۷۱۷ ه )
شیخ علاءالدوله سمنانی ( ۷۳۶ ه)
میر سید علی همدانی معروف به علی ثانی ( ۷۸۶ ه)

هریک از این مشایخ در حوزه تصوف و عرفان اسلامی دارای آثار و تالیفات مهمی می باشند . نکته مهم و اساسی در باب طریقه ی کبرویه این است که مشایخ و خلفای آن غالبا بر تشیع منسوب یا مربوط شده اند.

دنباله جستجو تصوف در ایران
شرح رساله در بیان معرفت به نورانیت امیرالمومنین میرزا فتحعلی