شجرهٔ طیبهٔ طوبای ولایت

لطایف العرفان و الحکمه

شجرهٔ طیبهٔ طوبای ولایت

لطایف العرفان و الحکمه

شجرهٔ طیبهٔ طوبای ولایت

هو

بسم الله الرحمن الرحیم

عین و لام و یاء به قلب عاشقان
آورد هردم نشان از بی نشان

قال رسول الله صلی الله علیه و آله:

إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی فِیکُمْ کَمَثَلِ سَفِینَةِ نُوح، مَنْ دَخَلَهَا نَجَا، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ

____________________
کانال تلگرام:

AsrareTohid@
Hou786@

۲۶ مطلب با موضوع «خلع بدن» ثبت شده است

۱۶
فروردين

هو


عارفی می فرمود من در هر شبانه روزی هجده دفعه خلع بدن به اختیار میکنم و نیست این مگر از قوه جذبه ی الهی و امداد پیرِ عشق و سهر* طولانی.

راز شیرازی

قوائم الانوار و طوالع الاسرار

* شیخ اکبر محی الدین عربی در تعریف سهر در کتاب حلیه الابدال می فرماید : سهر نتیجه جوع ( #گرسنگی است ) زیرا اگر معده تهی گردد و طعامی در آن نباشد خواب نیز از میان بر می خیزد . سهر بر ۲ گونه است : سهر چشم و سهر دل .
سهر دل بیداری قلب از خواب های غفلت است و این بیداری خاستگاه شهود و مشاهده است . سهر چشم میل بقاء همت در دل است . و این بیداری خاستگاه مسامره ( رهایی یافتن از سستی به سبب دوام شهود ) است.
فایده سهر استمرار عمل قلب و ارتقاء به منزلگاه عالی و نیل به گنجینه ی حضرت حق است.

۲۹
دی

هو


عارفان کامل پیش از مرگ طبیعی ، می میرند و آنچه دیگران بعد از مرگ خواهند دید ، ایشان قبل از مرگ می‌بینند و احوال برزخ و قیامت را بصورت عینی مشاهده می کنند.


عزیز الدین نسفی

زبدة الحقایق

۲۴
آذر

..سهروردی به او گفت:

- رفیق! کشف هم تجربی است. تو هم می توانی آن را تجربه کنی.

(( خلع بدن )) یک افسانه نیست ، رویای دور از دسترس بشر نیست. هر کسی خواست می تواند بیازماید ، مدتی تلاش کند تا عملا ببیند که چنان که آدمی قبایش را در آورده ، کنار می گذارد و از دور به آن می نگرد ، می تواند این جسم را در گوشه ای رها کرده و به تماشایش پردازد. آنگاه در قیافه و هیکل خود به جزییاتی توجه کند که تا کنون در هیچ آب و آینه ای آن ها را ندیده است.

 

قلندر و قلعه - داستانی بر اساس زندگی شیخ شهاب الدین سهروردی

۲۴
آذر

هو

 

شناخت وحدت جهان و درک اتصال وجودی موجودات جهان به یکدیگر و هم چنین معرفت وجود عوالم متعدد در قلمرو غیب و شهود ، از چیز هایی است که با بحث و قیل و قال به دست نمی آیند ، بلکه ذوق و حال لازم است.

تا نتوانی خود را از قید بدن رها کنی ، درک این معارف امکان ندارد ؛ اما هرگاه در اثر ریاضت که اساس آن بر گرسنگی و بیداری و مراقبه دائمی است ، توانستی که این بدن خاکی را مانند پیراهن چرکین از وجود نورانی خود دور کنی ، این ها را از بَدیهی ترین مسائل خواهی یافت.

قلندر و قلعه-داستانی بر اساس زندگی شیخ شهاب الدین سهروردی

۱۹
آذر

هو


مجملا این عالم را ( عالم ملکوت ) شارع مقدس عالم برزخ سابق و لاحق و ملکوت سماوات و ارض و عالم نفوس انسانیه خوانده و باصطلاح حکماء اشراق عالم مثال و عالم اشباح و مثل معلقه و خیال منفصل و ارض حقیقه نامند و باصطلاح اهل معرفت عالم قلب و اقلیم ثامن و ارض هورقلیا نامند و اهل معرفت و ریاضت به خلع بدن درین عالم داخل می شوند.


و حکماء قدما نیز بریاضات داخل در این عالم بقدر استعداد نورانیت شده اند چنانکه ارسطاطالیس حکیم در اثولوجیا گوید که خلوت گزیدم و ریاضت کشیدم و خلع بدن نمودم و از ملابس طبیعت مجرد شدم و در خود حسنی غریب و نوری عجیب می دیدم و خود را از اجزاء عالم روحانی می یافتم و صاحب تاثیر بودم پس ترقی کردم به عالم ربوبیت و نور مشاهده می کردم که زبان وصف آن نتواند نمود و گوش وصف آن نتواند شنید ناگاه فکر میان من و آن نور حجاب شد و متعجب ماندم که چگونه از آن عالم نزول کردم.


و شیخ مقتول در تلویحات و ملاقطب علامه در شرح حکمت اشراق این خلع و شهود را به افلاطون نسبت داده اند و مستبعد نیست که از هر دو باشد که استاد و تلمیذ یکدیگرند ؛ پس بدانکه در جائیکه حکماء سلف به ریاضات نفسانیه صاحب خلع بدن و شهود انوار شده اند اهل معرفت و مجاهده از این امت مرحومه که مسمی به اولیاء و شیعیان خاص الوای حضرات اهل بیت عصمت اند از برکت نور ولایت و متابعت ایشان   به طریق اولی باید به این عالم که مثال و قلب است به خلع بدن رسیده باشند ، خلع بدن سهل است که اولیاء این امت خلع صورت مثالیه قلبیه را از برکت نور ولایت کرده اند و به عالم ارواح مجرده و انوار مقدسه جبروتیه رسیده اند.


بلکه خود نور مجرد از صور شده اند و با تجلی الهی متحد شده اند و با این خلع ثانی عارف به نورانیت حضرت سلطان اولیاء سیدالموحدین امیرالمومنین علی علیه السلام آمده اند چنانکه فرمود : ( من عرفنی بالنورانیه فقد عرف الله و من عرف الله فقد عرفنی بالنورانیه و ذلک دین القیّمه )


طباشیر الحکمه

میرزا ابوالقاسم حسینی شریفی ذَهَبی شیرازی متخلص به راز شیرازی

۱۹
آذر

هو 


شیخ اشراق در حکمت الإشراق و دیگر رساله های رمزی اش مقام اخوان التجرید (مقام کن) و خلع بدن و سیر در عوالم مختلف و تجارب باطنی را نیازمند ریاضت و مراقبت و هجرت از بیت نفسانیت می داند. شیخ در حکمه الإشراق در این رابطه می فرماید:


اخوان التجرید (اهل معرفت) ، با مراقبت و ریاضت به مقامی نایل می گردند که در آن مقام قادر به ایجاد و ادراک مثل معلقه قایم به ذات اند. این مقام در کتاب الهی  ((مقام کن)) نامیده اند. کسی که به این مقام نایل شود ، به وجود عالم نوری یقین حاصل می کند. اصوات و نغمات عجیب و زیبا می شوند و نقوش شگفت و دل انگیز می بیند که قادر به محاکات آن ها در این عالم نباشد. چون نفس قوی شود ، در حالت سستی قوا و تعطیل حواس (در حالتی مانند خواب و بیداری) در طبقات و مراتب عالم مثال [برزخ] سیر کند و طبقات این عالم را به ترتیب در نوردد و پس از وصول به طبقه اعلای عالم مثال ، به عالم نور صعود کند و در آن عالم نیز در مراتب طبقات نورانی آن از پایین به اعلا صعود نماید و مشاهده نورالأنوار نایل شود که این معراج سید کاینات (صلی الله علیه و آله) و مقام آن حضرت است.


۱۹
آذر

هو 


نشیخ شهاب الدین سهروردی معتقد است که نفس ناطقه چون از جوهر ملکوت است می تواند در اثر  ریاضت و سیر و سلوک به عالم قدس بپیوندد و از آن عالم کسب معرفت کند و در نهایت به مرحله ای برسد که بر جهان ملک فرمانروایی کند. در این رابطه در کتاب هیاکل النور می فرماید:


((نفس ناطقه از جوهر ملکوت است و او را قوت های تن و مشاغل از عالم خود باز داشته است. هر چه نفس قوی گردد به فضایل روحانی ، سلطان قوای بدن ضعیف شود ؛ باشد که نفس خلاص یابد و به عالم قدس بپیوندد و ایشان عالم اند به لوازم حرکات خود و از ایشان در خواب و بیداری همچون آیینه ای که در مقابل چیزی آید ، که بر وی نقش بندد ، آن نقش در آیینه حاصل شود ، و باشد که نفس مشاهدات امر عقلی کند و همین نفس است که چون در جرگه متألهان و پاکان در آمد به واسطه اشراق نور حق تعالی عنصریات ، مطیع و خاضع او گردند به سبب تشبه به عالم ملکوت))

۱۹
آذر

هو 


بزرگترین ملکات حاصل از سیر و سلوک ملکه مرگ ، یعنی مرگ اختیاری است که نور مدبر را از ظلمات منسلخ می گرداند ، این مقام ، مقام عزیزی است. کسانی مانند هرمس و دانایان دیگر و خداوند شریعت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله) کالبد های خود را از جهان مادی منسلخ می کردند.


شیخ شهاب الدین سهروردی حکمه الإشراق - فصل آخر

۱۶
آذر

هو

سید میرداماد در رساله الرواشح السماویه آورده است که:


روح انسانی باید به مرتبتی برسد که بتواند معاینه ی عالم محسوس را با مشاهده ی عالم غیب در هم آمیزد و قادر باشد از بدن مخلوع [خلع] شود و بند های طبیعت را در هم شکند , تا حدی که بتواند روح خود را مانند پیراهنی در بر کند و یا از جسم خود دور سازد.

۱۳
آذر

هو


عثمان بکّار در کتاب تاریخ و فلسفه علوم اسلامی میگوید:


اساس و بنیان جنبه‌های ریاضی در جهان را دانشمندان مسلمان به خوبی می‌شناخته‌اند. به نظر فیلسوفان و دانشمندانِ اخوان الصفا، که در قرن چهارم هجری می‌زیستند، « جهان هماهنگ با نظمی هندسی، ریاضی و موسیقیایی آفریده شده است». اما دانشمندان مسلمان محتوا و بنیان ریاضی جهان را هیچ‌گاه تنها از نظر کمّی بررسی نکردند. ریاضیات در میان مسلمانان دانشی کمّی و کیفی بود.

بسیاری از ریاضیدانان مسلمان، به پیروی از فیثاغورثیان، که دیدگاه مبتنی بر ریاضیات آنان از جهان به سادگی مورد پذیرش مسلمانان قرار گرفت از «فضیلت‌ها» و وی‍ژگی‌های شکل‌های گوناگون هندسی سخن رانده‌اند. یکی از هدف‌های اعلام شده ی آنان در مطالعه ی هندسه، یاری رساندن و آماده ساختن نفوس انسانی در سیر و سفر به عالم ارواح و زندگی جاوید است.

به همین سان، علم اعداد را نیز با دانش روحانی و معنوی مرتبط می‌دانستند. اعداد تنها مجموعه‌ای برای محاسبه ی کمّیت‌‌ها و انجام اعمال ریاضی جمع، تفریق و ضرب و تقسیم نبوده؛ بلکه دارای حقیقت کیفی نیز هستند. از نظر کیفی، «عدد» تصویری روحانی است که در نفس انسان از تکرار وحدت ناشی می‌شود. از این روی اعداد را باید چون وسیله ی بیان و آشکارسازی چندگانه ی وحدت به شمار آورد. دانش به‌وجود آمدن اعداد از عدد یک دلیل و نشانی نیرومند از پدید آمدن چیزها به وسیله ی خداوند است. اخوان الصفا آفرینش جهان را با سرچشمه ی عددها از «یک» مقایسه کرده اند. در مورد عدد «صفر»، که پیشینه ی تاریخی آن شاید به اندیشه‌های مابعدالطبیعی هندوها بازگردد، گفته شده است که این عدد نمادی از ذات الهی ورای هرگونه تعیّنات از جمله هستی است.


ریاضیات، چنان که مسلمانان به رشد آن کمک کردند چون حلقه ی اتصالی میان جهان مادی و عالَم معنوی مابعد‌الطبیعی مُثل افلاطون بود. کاربرد حساب و هندسه را که پایه ی علوم ریاضی هستند، می‌توان در قلمرو علوم طبیعی و دانش مابعدالطبیعی توحید یافت. دانشمندان و فیلسوفان مسلمانان چون فارابی، اخوان الصفا و قطب الدین شیرازی برای درک درست حقایق معنوی، آموزش ریاضی را لازم می‌شمردند.


۲۸
آبان

هو


بدان که اگر روح به متابعت سید بشر صلی الله علیه و آله به دوام ریاضات و مجاهدات قوت گیرد تواند قالب کثیف را به مکان جسمانیت لطیف کشد و نشانش آن باشد که یک ساعت دو سه ماهه راه برود و آنچه شنیده ای که زمین را از بهر فلان ولی طی کردند تا به یک شب به مکه رفت در این حال باشد. و اگر قوتش بیش باشد تواند که قالب را به مکان جسمانیات الطف کشد و نشانش آن بود که در میان آب رود و تر نشود و به یک نفس از مشرق به مغرب رود. و اگر قوت روح به کمال رسد قالب را به مکان روحانیت کشد و نشانش آن باشد که در آتش رود و نسوزد ، زیرا که او در مکان روحانیت در آتش می رود و در آن مکان هیچ آتش نیست.


غایه الإمکان فی درایه المکان 

عین القضات همدانی