شجرهٔ طیبهٔ طوبای ولایت

لطایف العرفان و الحکمه

شجرهٔ طیبهٔ طوبای ولایت

لطایف العرفان و الحکمه

شجرهٔ طیبهٔ طوبای ولایت

هو

بسم الله الرحمن الرحیم

عین و لام و یاء به قلب عاشقان
آورد هردم نشان از بی نشان

قال رسول الله صلی الله علیه و آله:

إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی فِیکُمْ کَمَثَلِ سَفِینَةِ نُوح، مَنْ دَخَلَهَا نَجَا، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ

____________________
کانال تلگرام:

AsrareTohid@
Hou786@

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خلوت» ثبت شده است

۰۱
مهر

هو


این چهل شب را برای خدا باشید و عیسی وار تجرد روح پیدا کنید ببینید چه پیشرفتی پیدا می کنید ؛ مدتی از مردم جدایی بگیرید و جای خلوتی پیدا کنید و مشغول ذکر بشوید ، شب هم عبادتان را بکنید و هم ذکرتان را بخوانید ؛ خوابتان را اول شب بکنید و از نیمه شب تا اذان صبح مشغول ذکر باشید و بعد نماز را بخوانید و سر زندگی خودتان بیایید ، چهل روز خالص بشوید و خلوت گزینید و با طبیعت نفستان مبارزه کنید و بر معنویتی که در دیگران نیست آگاه بشوید.


در محضر استاد
۰۲
فروردين

هو


سالکان الی الله زمانی که در حال مجاهده و مراقبه و توجه هستند و به میدان مبارزه با نفس قدم می گذارند تمثل ملکات و حالات درونیشان را در مکاشفه می بینند چنانچه استاد علامه حسن زاده آملی می فرمایند:


سکوت و خلوت یکی از بهترین راه های شوراندن درون و مشاهده ملکات مکسوبه و مکتسبه نفسانی است.
آنگاه است که تمامی صفات و ملکات نفسانی ، درپیشگاه انسانی محشور شده و انسان شاهد تمامی اعمال خود خواهد بود.


اما نکته ی قابل توجه در اکثر مکاشفات سالکان الی الله اینست که به آن ها فهمانده می شود که اگرچه به حسب ظاهر کار ها به اسم شخص تمام می شود ولی دست ولایت است که کار را به ثمر می رساند و استمداد از اهل بیت است که سالک را به سر منزل مقصود می رساند در این رابطه یکی از اهل طریق می فرمودند :

بعد از نماز صبح مشغول تفکرات آفاقی و انفسی و سکوت بودم ، بعد از آن در عالم مکاشفه دیدم که یک حیوان که تمثل ملکات نفسانی ام بود به من حمله کرد و نتوانستم مقاومت کنم و زمین خوردم ، ولی آن حیوان نتوانست به من آسیبی برساند ، بعد از آن دیدم که دو حیوان به من حمله کرد و برای اینکه آسیبی به من نرسانند روی ارتفاعی رفتم و متوسل به امیرالمؤمنین علی السلام شدم و ذکر و یاد مولا امیرالمؤمنین علی علیه السلام به من قوت داد و توانستم به آن دو حیوان حمله کنم و آن ها را فراری بدهم.


همچنین حاج سید حسین یعقوبی در کتاب سفینه الصادقین می فرمایند :


حقیر شبى در خواب دیدم لشکر اسلام به فرماندهى حضرت عبد المطلب علیه السلام و لشکر کفر به فرماندهى عمرو بن عبد ود براى کارزار در برابر هم صف آرایى کرده اند ، به طورى که در مقابل هر مسلمان ، کافرى قرار گرفته و در برابر من، خود عمرو بن عبد ود ایستاده است.
بنده با خود فکر مى کردم چگونه با کسى نبرد کنم که غیر از امیرالمؤمنین علیه السلام هیچ کس حاضر به جنگ با او نشده است! سپس با خود گفتم: حتما چنین توانایى را در من دیده اند که مرا در مقابل او قرار داده اند.

ناگهان حمله آغاز شد. همین که خواستم با او نبرد کنم دیدم حضرت امیر المؤمنین - روحى له الفداء - پشت سرم ایستاده و ایشان خود مى خواهند او را به قتل برسانند ، امّا صحنه به گونه اى بود که این کار به نام من تمام مى شد.
آن حضرت ذوالفقار را کشیده، به من فرمودند: سرت را کنار ببر ، آنگاه او را به قتل رساندند.
در این رؤیا لشکر کفر و اسلام به حالات درونى حقیر که در آن ایام بیشتر در حال مجاهده بودم اشاره دارد.

۱۰
شهریور

هو


استاد علامه حسن زاده آملی:


وقتی که سر و صدا و قال و قیل نیست به هنگامى که مردم به ظاهر آرمیده‏ اند این هنگام، هنگامه شکار اولیاء الله است ، و چون شب و نیز خلوت در آن، انسان را با وحدت مطلقه ارتباط مى ‏دهد و باید از این مسیر شب به آن مقام رسید. مقام محمود مقامى پسندیده است که از آن پسندیده ‏تر نیست و همه حامد وى هستند ، حتى حق تعالى هم حامد وى است ، لذا فرمود:

ومن اللیل فتهجد به نافلة لک عسى أن یبعثک ربک مقاما محمودا

در این خلوت باید به اسرار نظام هستى برسد و کلمات وجودى و کتاب نظام هستى را ورق بزند و درست بخواند و فهمیده پیش برود، «تا یار کرا خواهد و میلش به که باشد».

لیکن استقامت مى ‏خواهد، زیرا تا استقامت نباشد، پایدار نیست ، لذا همین که کمى حرف شنید و حادثه ‏اى پیش آمد، آه سردى مى‏ کشد و تنبهى پیدا مى  ‏کند ، اما وقت دیگر از یاد وى مى ‏رود.

چنین افرادى صاحبان کشف و مقام شهود نمى ‏شوند. کسانى که چنین تلون دارند، به حقایق ملائکه و اسرار نظام هستى آشنایى حاصل نمى ‏کنند، آن مقام شهود و آشنایى با حقایق و اسرار هستى براى مردم مستقیم است. از قرآن شاهد آوریم که معیار قسط همه است:

«إن الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة»

 اگر استقامت باشد، نزول ملائکه صورت مى‏ پذیرد، والا اگر بر همین صورت متعارف باشد که اکثرى برآنند و بر همین که الفاظى جمع کنند و کتاب‏هایى گرد مى ‏آورند، به جایى نتوان رسید.بى خبر از آنکه: «در رفع حجب کوش نه در جمع کتب»، بلکه از جمع کتب حجاب بیشتر مى ‏شود.


شرح فارسی اسفار -جلد سوم-صفحه 369