سبع المثانی

لطایف العرفان

سبع المثانی

لطایف العرفان

سبع المثانی

هو

اطوار سبعه قلبیه که نام او را سبع المثانی نیز گفته اند طور لطافت عالم الهی است که معنی این صورت جسم ظاهر است.

اینستاگرام:
instagram.com/sabalmasani

کانال تلگرام:
https://t.me/hou786

۶۱ مطلب با موضوع «لطایف متفرقه حکمی و عرفانی» ثبت شده است

۰۵
فروردين

هو

 

مرحوم علامه طباطبائی به فلسفه های شرقی غیر اسلامی هم علاقه مند بودند و دوست داشتند بدانند که فلسفه های هندی و چینی و غیره چه می گویند. وقتی من و آقای دکتر شایگان با یکدیگر متنی را به زبان فارسی برای علامه طباطبائی ترجمه می کردیم ، گاهی در آن جلسات به فلسفه های شرقی هم توجه می شد. مثلا من قسمتی از اوپانیشادها را به فارسی می‌خواندم و علامه تفسیر و تحلیل می کردند. همچنین به اتفاق آقای دکتر شایگان کتاب تائوت چینگ را که متن اصلی دین تائویی است به فارسی ترجمه کردیم و علامه طباطبایی آن را تفسیر کردند. علاقهٔ علامه به فلسفه های غیر اسلامی منحصر به فلسفه های غربی نبود. ایشان علاقه مند بودند که فلسفه های بزرگ دیگری را که در تمدن های شرق وجود داشته بشناسند و اینکه یک گفت و شنود عمیق فلسفی بین سنت فلسفهٔ اسلامی و دیگر سنت های فلسفی شرق صورت بگیرد. 

 

آفاق حکمت در سپهر سنت (گفتگو حامد زارع با سید حسین نصر) صفحه ۲۰۶

  • Omid Shabani
۰۵
فروردين

هو

 

یاران و اصحاب خویش را وصیت می کنم... سخنی از ذوق [و مکاشفه] هیچکس نپذیرند ، مگر کسی از آنان که امام محمد مهدی علیه السلام را درک [مشاهده] کرده باشد ، سلام مرا به او برسانید و از او - آنچه از معارف را که بیان می کند - فرا گیرید.

​​​​شیخ صدرالدین قونوی

دو صدرالدین استاد خواجوی صفحه ۳۴ ، به نقل از وصیة الشیخ صدرالدین عندالوفاة ، نسخه کتابخانه شهید علی پاشا، شماره ۲۸۱۰

  • Omid Shabani
۰۵
فروردين

هو

 

روزی در سال ۱۹۶۶ در همایشی دربارهٔ تشیع که در دانشگاه استراسبورگ برگزار شده بود فرصتی دست داد که هانری کربن و من در نیایشگاه سن اُدیل (St. Odile) در نزدیکی استراسبورگ بر بالای تپه ای مشرف به جنگل سیاه (Black forest) آلمان کنار هم باشیم. کربن دستش را بر شانهٔ من گذاشت و گفت: دوست عزیزم! می دانی جوان که بودم درست از همین جاده به سوی آلمان سرازیر شدم تا بروم و هایدگر را ببینم اما از زمانی که فلسفهٔ ایرانی ملاصدرا ، سهروردی و مانند اینهارا شناختم ، دیگر فلسفهٔ هایدگر از چشمم افتاد چرا که در هایدگر وجود با مرگ پایان می پذیرد اما ملاصدرا کسی است که در می یابد وجود راستین و ناب آنجاست که هستی آدمی پایان می پذیرد.

 

در جستجوی امر قدسی (گفتگوی رامین جهانبگلو با سید حسین نصر) صفحه ۹۰

عکس: نیایشگاه Sainte-odile

 

  • Omid Shabani
۲۵
خرداد

هو


حروف اسماء ملائکه روحانیات اند در عالم ارواح ، و این حروف اجساد آن ملائکه[اند] که مدبرانند ، و عمل حروف به ارواح بود نه به صور محسوسه. و رتبت ملائکه روحانیان به ترتیب حروف بود و ترتیب حروف نزد ما به مناسبت مخارج است ، و اول مخارج ها است ، و [بعضی دیگر] گفته اند همزه ، و آخر واو به اتفاق ، و اعلی ملائکه اسم ها و ادنی [ملائکه] واو [است].


شاه نعمت الله ولی

رساله اسرار حروف

مجمع الرسائل شاه نعمت الله ولی جلد ۲ صفحه ۱۱۳۲

  • Omid Shabani
۲۵
ارديبهشت

هو


هرکس جاهل است به معرفت نفس اجهل است به معرفت رب ، و معرفت نفس مصباح کشف احوال ملکوت است و مشکوة شهود اسرار جبروت و معراج وصول به سوی لاهوت. و احدی از بنی آدم نمی رسد به هیچ مقامی مگر بعد از معرفت نفس خود. و این معرفت حاصل نشود به خبر نقلی یا نظر عقلی. بلکه حصولش موقوف به نوری است که از حق بر دل آید و آن نشود مگر به ریاضات متعالیه و مجاهدات متوالیه و تجرد قوی از قیود هوی و به زعم فقیر محض موهبت است از حضرت عزت ،  اگرچه منافی نیست ، توفیق مجاهده هم موهبت است.


حاج میرزا حسن صفی علیشاه طاب ثراه

عرفان الحق صفحه ۲۴

  • Omid Shabani
۲۰
فروردين

هو


اگر احیانا صاحب کمالی از این علوم غریبه داند ، بدان التفات ننماید و اگر به ظهور آورد ، بگوید که این چیز از علوم غریبه است نه کرامت تا سبب هدایت خلق الله باشد نه سبب ضلالت. و اگر نعوذبالله من ذلک ، کسی از علوم غریبه چیزی داند ، در لباس کرامت ظاهر کند ملبّس [فریب کار و مکار] باشد و ملبّس از جنود ابلیس است. شنوده باشی که بعضی از هنود [هندی ها] در هوا می پرند بلی این معنی ، ممکن است از غیر طایفهٔ اهل الله ، بدان سبب که حالا در این زمان ، بسیار جوکیان هستند در بلاد هند که می پرند [پرواز می کنند] و حال آنکه خارج از دین و داخل کفرند.


سید محمد نوربخش

رسایل نوربخشیه - رساله تلویحات - صفحه ۲۵۳

  • Omid Shabani
۱۰
فروردين

هو

حکیم غیر عامل ، سلوک راه ظاهر تنها کرده ، و در راه باطن قدمی نپیموده ، چه نتیجهٔ پیمودن راه باطن رسیدن است به خدا و رسیدن به خدا ممکن نیست مگر به مجرد شدنِ بالفعل و وارستن از قید جسم بالکلیه ، چه با جسم و تعلق با جسم به خدائی که نه جسم است و نه متعلق به جسم ، نتوان رسید. و نفس تا مهذب نشود علاقه اش لامحاله با جسم باقی است و آن هر آینه کُندهٔ پای اوست و از پای کنده دار ، راه پیمائی نیاید ، پس تا علاقهٔ جسم باقی است از خدا محروم باشد. و تهذیب نفس به تهذیب اخلاق اوست که موجب قطع علاقه اوست از جسم.

مرتبه معرفت بالاتر از مرتبهٔ حکمت است و مطلب عرفاء عزیزتر [است] از مطلب حکماء ؛ چه مطلب حکماء قطع تعلق نفس ناطقه است از جسمانیت و پیوستن به ملأ اعلی و عالم مجردات ، و مطلب عرفاء قطع نظر از جمیع ماسوی و تحصیل مقام فناء و پیسوتن به عالم بقاء [است]. و مطلب حکماء و عرفاء هر دو بالاتر است از مطلب زهاد و عباد ، چه مطلب زهاد و عباد گذشتن از جسمانیات نیز نیست ؛ بلکه گذشت است از لذات جسمانیهٔ دنیویهٔ فانیهٔ و توقع لذت جسمانیهٔ اخرویهٔ باقیه.

حکیم متأله شیعی ملاعبدالرزاق فیاض لاهیجی
گوهر مراد صفحه ۶۸۴


  • Omid Shabani
۲۰
آذر

هو

 

 

📌تناسخ ملکوتی سرایانی

 

کمّلین از اوتاد ، همانند ابدال در هر عالمی که بخواهند وارد می شوند و در آن عالم مطابق شأنی که دارند کار انجام می دهند. مثلاً اگر از عالم طبیعت رحلت کرده باشند ، به اراده ی که با إذن الهی است ، می توانند وارد عالم طبیعت شده و دست خلق الله را بگیرند و به ایشان یاری برسانند ؛ لذا معنی ندارد کسی بگوید ما چطور به دامان بزرگان دین مان توسّل نموده و از آن ها استعانت جوییم ، در حالی که همه ی آن ها از عالم طبیعت به عالم مافوق سفر کرده اند و دست شان از ما کوتاه است؛ زیرا بسیاری از بزرگان و علمای دینی ما که حتی مادون مقام عصمت هستند کمّل از اولیاءالله هستند و برای شان ورود در عوالم گوناگون به اراده ای میسّر است و از این طریق می توانند حوایج نیازمندان را برآورده سازند ، و این یکی از لطایف معنای شریف رجعت است که در عین ۵۴ کتاب شریف عیون مسائل نفس ، از آن تعبیر به « تناسخ ملکوتی سریانی » شده است.

 

استاد صمدی آملی

شرح رساله انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه استاد علامه حسن زاده آملی

______________________________

  • Omid Shabani
۲۰
آذر

هو


شیخ محی الدین عربی رضوان الله علیه در باب دوازدهم فتوحات مکیه گوید: آن چه را جماد و نبات نامیدى در نزد ما براى آنها أرواح است که از ادراک غیر اهل کشف ، باطن [پوشیده] است و احساس آن نمى ‏کند چنانکه حیوان را احساس مى ‏کند. پس کل در نزد اهل کشف حیوان ناطقند. بلکه حى ناطقند. جز اینکه این مزاج خاص انسان نامیده شد و «نحن زدنا مع الایمان بالأخبار الکشف» چه دیدیم احجار را به رؤیت عین که ذکر الهى مى ‏کنند به لسان نطقى که گوش ما مى ‏شنید و با ما مخاطبه مى ‏کردند چون مخاطبه عارفین بجلال الله و این را هر انسانى ادراک نمى‏ کند


ممدالهمم در شرح فصوص الحکم شیخ محی الدین عربی

______________________

  • Omid Shabani
۰۲
آذر

هو



حکمای اشراقیین را عقیده بر آن است که مابین عالم روحانیین و جسمانیین عالمی است که آن را عالم مثال نامند و همهٔ موجودات آن عالم اشکال و هیاکل نورانی مقداری مجرد از ماده می باشند مانند ، ظلال و شعله آتش که آنها را صورت و مقدار و شکل و اندازه است و لیکن ماده عنصریه جسمیه ندارند، چنانچه هیچ چیزی را حایل و حاجب نباشند ، و این عالم برزخ مابین عالم شهادت و جسمانیات و ارواح مجرده صرفه و روحانیات می باشد، و [ اشراقییون ] گویند : ما خود این عالم را به طریق ریاضت و تزکیه و مجاهده و مکاشفه دریافت نموده ایم و حضرات عرفای الهیین و حکمای اسلامیین نیز در این فقره با ایشان موافق و متحد می باشند و ایشان نیز در این مطلب تمسک به کشف و شهود کنند، بلکه مضمون اخبار ائمه معصومین علیهم السلام هم مصدق ایشان است.


میزان الصواب در شرح فصل الخطاب سید قطب الدین محمد نیریزی

شارح شیخ امین الشریعه خویی

___________________________

  • Omid Shabani
۱۵
آبان

هو


حضرت شیخ محی الدین بن عربی قدس سره گفته اند که بعضی اولیاء را بعد از ریاضت بسیار ، سِر ظهور عالم کشف می شود ، من روش این معنی را از حضرت حق سبحانه در خواستم ، امری ظاهر شد که قوت بشریت من طاقت احتمال آن را نداشت ، نزدیک به آن رسید که وجود عنصری من از هم فرو ریزد و متلاشی گردد و روح از بدن مفارقت کند ، باز مناجات و زاری کردم تا حق سبحانه آن معنی را بپوشد و هنوز از آن اثری باقی است.


فخرالدین علی بن الحسین واعظ کاشفی

رشحات عین الحیات

__________________________

  • Omid Shabani