سبع المثانی

لطایف العرفان

سبع المثانی

لطایف العرفان

سبع المثانی

هو

اطوار سبعه قلبیه که نام او را سبع المثانی نیز گفته اند طور لطافت عالم الهی است که معنی این صورت جسم ظاهر است.

اینستاگرام:
instagram.com/sabalmasani

کانال تلگرام:
https://t.me/hou786

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سلسله ذهبیه» ثبت شده است

۰۶
شهریور
هو

📌نقش کشتی نجات

وجهه مبارکه کشتی نجات ناظر بر حدیث مبارک "مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی فِیکُمْ کَمَثَلِ سَفِینَةِ نُوح، مَنْ دَخَلَهَا نَجَا، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ" منقوش به نام مبارک یا علی به صورت کشتی ، که نتیجه ی تمثلیست نورانی و ملکوتی برای سید جلال الدین محمد مجدالاشرف فرزند بزرگوار حضرت سید ابوالقاسم حسینی شریفی متخلص به راز از اقطاب سلسله مبارکه کبرویه ذهبیه که مرحوم نایب الولایه اردبیلی (وحیدالاولیا) آن را منقش فرمودند ، حضرتشان در مقدمه بر کتاب طباشیر الحکمه در شرح حدیث نوری محمدی صلی الله علیه و آله  در معنی وجهه می فرمایند:

سحر گاهی می دیدم در خواب به حضور مبارکش ( پدر بزرگوارشان راز شیرازی) حاضرم صفحه ای در دست فقیر است منقوش به اسم مبارک و نورانی "یا علی" ولیکن به صورت کشتی بزرگ است ، متذکر به حدیث مبارک "مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی فِیکُمْ کَمَثَلِ سَفِینَةِ نُوح، مَنْ دَخَلَهَا نَجَا، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ" گردیدم و در تماشای این کشتی بودم آن جناب پیش آمده از دست فقیر گرفتند و بوسیدند و در کمال شوق بر سر مبارک خود گذارده به فقیر مرحمت فرمودند پس از آن مصاحفه فقیرانه کردیم پس از فراغ می بینم که می خواهند پای فقیر را ببوسند عرض کردم با کمال عجز که فدای عنایات شما چگونه می شود به حق مولی فقیر را خجل نفرمائید، فرمودند که نمی بینی چه از تو و در دست تو موجود گردیده از باطن ولایت؟

یا علی

  • Omid Shabani
۰۶
مرداد

هوالرئوف


📌کشف قلبی میرزا ابوالقاسم راز شیرازی اثر زیارت آستان ملایک پاسبان مولانا الاعظم جناب علی بن موسی الرضا روحنا فداه و علیه الصلوه و السلام


چنانکه در سفر خیریت اثر زیارت ارض اقدس مشهد مقدس و آستان بوسی آستان ملایک پاسبان روضه ی مقدسه ی مینو مثال حضرت  نور کبریای خداوندی ، مولانا الاعظم جناب علی بن موسی الرضا -روحنا فداه و علیه الصلوه و السلام- روزی که روز عملِ استفتاح ( دعای ام داود ) بود و فقیر در آن روضه ی مبارکه مشغول عمل مذکور بودم ، می دیدم به چشم قلبی باطنی که حضرت آدم صفی در پای ضریح مبارک ، بالای سر آن حضرت نشسته اند و با قامت رفیعی که سرش به بالای ضریح مبارک است و از دو سمت او حضرت انبیاء و رسل -علیهم السلام- حلقه زده اند و به زیارت و دعا و ابتهال ( گریه ) مشغولند ، ناگاه چشم فقیر در وسط حلقه ی انبیاء به جمال بی مثال آن وجه الله اعظم-روحی فداه- افتاد که نشسته بودند با گونه ی احمر چون قرص آفتاب و چشم و ابرویی چون قاب قوسین او ادنی و نظر به فقیر بنده ی خود دارند و بس و فرمودند : (( أنا مرشد الکل ، من مرشد کل هستم ))  با تبسم گونه ، هوش از سر فقیر سپری و رقت شدیدی افتادم.


راز شیرازی

رساله مرصاد العباد

  • Omid Shabani
۲۴
خرداد
هو

وحیدالاولیاء رضوان الله علیه در کتاب اوصاف المقربین در رابطه با احوالات حضرت مجدالاشرف قدسی می نویسد:

ایام معینه را بغیر از روزهای جمعه و دوشنبه به تحصیل علوم می پرداخت و آن دو روز را تعلیم خود به بعضی از بزرگان می نمود ، همیشه با ترک حیوانی صائم الدهر بود و در هر اربعین یک روز افطار می نمود شبها در کنار پنجره حرم مطهر رضوی به صلوات و ذکر و اوراد و احیای لیالی می پرداخت.

  • Omid Shabani
۱۱
خرداد

هو

 

پیر عشق کسی است که شخص را همراهی می نماید تا به حضور مبارک شاه عشق که حضرت معصوم علیه السلام است و این بدون توسط پیر عشق محال است مقصود سالک که معرفت حجت الله است ، به عمل آید.

 

سید جلال الدین محمد حسین شریفی ( مجدالاشرف )

تحفه الوجود

  • Omid Shabani
۱۸
اسفند

هو

هر قدر قوت محبت و ولایت حضرت علی مرتضی و ذریه طاهره آن حضرت صلوات الله علیهم و متابعت شخص عارف به این بزرگواران بیشتر باشد ، اطلاعش بر عالم ملکوتی قلبی و برخوردش به حالات و واردات این عالم زیادتر است.

میرزا ابوالقاسم شریفی متخلص به راز شیرازی

طباشیر الحکمه


  • Omid Shabani
۱۱
دی

هو


شیخ محی الدین عربی در برخی مصنفات خود از اوحدالدین حامد آورده که گفت:


در بلاد ما خواجه یوسف همدانی زیاده از شصت سال بر سجاده شیخی نشسته بود ، روزی در زاویه (خانقاه) خود بود که خاطر بیرون رفتن در دل وی خطور نمود ، و عادت وی آن نبود که در آن حین بیرون آید ، بر مرکبی سوار شد و سر وی را گذاشت تا هر کجا که خدای تعالی خواهد وی را ببرد. آن مرکب او را از شهر بیرون برد و به بادیه درآمد تا وی را به مسجدی ویران رسانید و بایستاد. شیخ به آنجا فرو آمد و دید که شخصی سر درکشیده ، بعد ساعتی سر بالا نمود ، جوانی بود با هیبت ، گفت:


یوسف مرا مسئله ای مشکل شده و ذکر نمود ، شیخ آن را بیان فرمود ، بعد از آن گفت:


ای فرزند هرگاه تورا مشکلی شود به شهر درآی و از من پرس و مرا در رنج میفکن. 


شیخ گفته است آن جوان بمن نظر نمود و گفت:


هرگاه مرا مشکلی شود هر سنگی مرا یوسفی است مثل تو! 


شیخ محی الدین عربی گوید که من از آنجا دانستم که مرید صادق به صدق خود ، جاذب شیخ بسوی خود است و چون امر طریقت پوشیده است به نهان تعلیم فرمایند ؛ در این ورطه انتخاب شدن مرید میبایست توسط مراد نه انتخاب مراد توسط مرید.


نفحات الانس

  • Omid Shabani
۱۱
دی

هو

 

شمه ایی از احوالات و ریاضات حکیم و عارف شیعی ، حضرت ابوالقاسم حسینی شریفی متخلص به راز شیرازی

 

شوق قلبی فقیر را رو به خلوت و عبادت و توجه به پروردگار نمود و طلب معرفت الله در دل به سر حد کمال آمد و منجر به جذبه الهیه شد و حقیر را از علایق به کلی منقطع گردانید و در طلب اولیای الهی برامدم و خدمت هفت نفر از اهل الله رسیدم و و بدستور آن بزرگان به مجاهدات نفسانیه مشغول شدم تا اینکه بعون الله مراحل اطوار اربعه نفسانیه و مسالک اطوار سبعه قلبیه را سیر کرده و عارف به معارف الهیه شدم و سه جام به آثار ها و علامت ها از دست حضرت ساقی کوثر(علی علیه السلام) روحی فداه نوشیدم و پس از صرف نصف عمر در ریاضات بیشمار به لسان حضرت خاتم الاولیاء (حضرت مهدی روح العالمین فداه) از ریاضات بالمره ممنوع آمدم مع ذلک از کمال شوق در سالی شش ماه به روزه مشغول می بودم. آنقدر ریاضات جسمانی و پرهیز از اطعمه حیوانی بر خود گذارده بودم که بوی غذاهای لذیذ ، طعم مردار در مشامم میداد.

 

 

قوائم الانوار و طوالع الاسرار 

  • Omid Shabani
۲۳
آذر

هو


اگر می خواهید برزختان پر نشیب و فراز نباشد ، باید آن را در این عالم مشاهده کنید.


در محضر استاد


  • Omid Shabani
۱۹
آذر

هو


مجملا این عالم را ( عالم ملکوت ) شارع مقدس عالم برزخ سابق و لاحق و ملکوت سماوات و ارض و عالم نفوس انسانیه خوانده و باصطلاح حکماء اشراق عالم مثال و عالم اشباح و مثل معلقه و خیال منفصل و ارض حقیقه نامند و باصطلاح اهل معرفت عالم قلب و اقلیم ثامن و ارض هورقلیا نامند و اهل معرفت و ریاضت به خلع بدن درین عالم داخل می شوند.


و حکماء قدما نیز بریاضات داخل در این عالم بقدر استعداد نورانیت شده اند چنانکه ارسطاطالیس حکیم در اثولوجیا گوید که خلوت گزیدم و ریاضت کشیدم و خلع بدن نمودم و از ملابس طبیعت مجرد شدم و در خود حسنی غریب و نوری عجیب می دیدم و خود را از اجزاء عالم روحانی می یافتم و صاحب تاثیر بودم پس ترقی کردم به عالم ربوبیت و نور مشاهده می کردم که زبان وصف آن نتواند نمود و گوش وصف آن نتواند شنید ناگاه فکر میان من و آن نور حجاب شد و متعجب ماندم که چگونه از آن عالم نزول کردم.


و شیخ مقتول در تلویحات و ملاقطب علامه در شرح حکمت اشراق این خلع و شهود را به افلاطون نسبت داده اند و مستبعد نیست که از هر دو باشد که استاد و تلمیذ یکدیگرند ؛ پس بدانکه در جائیکه حکماء سلف به ریاضات نفسانیه صاحب خلع بدن و شهود انوار شده اند اهل معرفت و مجاهده از این امت مرحومه که مسمی به اولیاء و شیعیان خاص الوای حضرات اهل بیت عصمت اند از برکت نور ولایت و متابعت ایشان   به طریق اولی باید به این عالم که مثال و قلب است به خلع بدن رسیده باشند ، خلع بدن سهل است که اولیاء این امت خلع صورت مثالیه قلبیه را از برکت نور ولایت کرده اند و به عالم ارواح مجرده و انوار مقدسه جبروتیه رسیده اند.


بلکه خود نور مجرد از صور شده اند و با تجلی الهی متحد شده اند و با این خلع ثانی عارف به نورانیت حضرت سلطان اولیاء سیدالموحدین امیرالمومنین علی علیه السلام آمده اند چنانکه فرمود : ( من عرفنی بالنورانیه فقد عرف الله و من عرف الله فقد عرفنی بالنورانیه و ذلک دین القیّمه )


طباشیر الحکمه

میرزا ابوالقاسم حسینی شریفی ذَهَبی شیرازی متخلص به راز شیرازی

  • Omid Shabani