سبع المثانی

لطایف العرفان

سبع المثانی

لطایف العرفان

سبع المثانی

هو

اطوار سبعه قلبیه که نام او را سبع المثانی نیز گفته اند طور لطافت عالم الهی است که معنی این صورت جسم ظاهر است.

اینستاگرام:
instagram.com/sabalmasani

کانال تلگرام:
https://t.me/hou786

۰۶
ارديبهشت

بسم الله الرحمن الرحیم


کلاس های درس استاد علامه حسن زاده آملی در بیان استاد محمد حسین نائیجی:


مسجد معصومیه پر می‌شد واقعاً ما عاشقانه سمت این درس می رفتیم و این درس بیت‌المعمور عشاق بود. شور و علاقه و اشتیاق در کلاس موج می زد.
وقتی استاد زبان باز می کرد، همه با اشتیاق گوش می‌کردند، گاهی گریه می‌گرفت، مطالبی را بیان می‌فرمودند که متحول می کرد و همین تحول باعث می‌شد که بعد از مرحله وضو یک دستورالعمل دیگر بگیرند.

دستورالعمل دیگر که مرحله دوم در همان اشارات شروع فرمودند این بود که آقایان چرا باید طلبه‌ها قرآن نخوانند؟ شوخی می کردند که روحانی قرآن نمی‌خواند بعد تشویق می‌کردند که خوب است شما هر روز یک جزء قرآن بخوانید. وقتی از اول ماه، جزء اول را شروع کنید، بعداً حتی اگر بخواهید بفهمید چندم ماه است، قرآن‌تان را باز کنید، بفهمید که چندم ماه است.

این دستورالعمل پس از دستور وضو بود و همانطور که در درس‌ها پیش می‌رفتند، همین دستورالعمل باعث می‌شد که عده‌ای گرم شده و به راه بیافتند و سعی و تلاش نمایند؛ لذا به کلاس متقابلاً شور می‌داد و چشم‌های پرشور که در انتظار حقایق و معارف بود، به او دوخته شود. لذا وقتی به کلاس نگاه می‌کرد و می‌دید که نفوس مستعده‌ای در کلاس وجود دارد، اوج می‌گرفت و به مواعظ اخلاقی بیشتری می‌پرداخت و تا بهانه فراهم می‌شد
پس از مدتی که گذشت، دستورالعمل ذکر یونسی را به بچه‌ها داد که «...» بار باید در سجده این دستور را بگویید. حالا به واسطه همین دستورات، عده‌ای که به صورت عام و عده‌ای که به صورت خاص در خدمت آقا بودند، حالاتی را پیدا می‌کردند.

  • Omid Shabani
۰۵
ارديبهشت

هو

 

ولی از اولیا الله فرمودند:از غذای بازار نخورید که تا چهل روز حس و حال عبادت را از شما می گیرید.

در توضیح این سخن باید گفت که نفس آشپز بر ملکوت غذا اثر دارد ، حتی این قدر این موضوع دقیق و رقیق است که نگاه اشخاصی که در آن مغازه رفت و آمد می کنند  به آن غذا نیز خالی از تأثیر نیست!

 مرحوم علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی در این رابطه می فرمودند:

( از غذاها و میوه هایی که چشم مردم به آنها افتاده تهیه نکنید. )
لذا اگر امکان دارد برای تهیه ی ما یحتاج از مغازه ای خرید کنیم که شخص مؤمن و مقیدی باشد و معتقد به حلال و حرام باشد.ممکن است از جهت ظاهری غذایی پاک باشد اما از جنبه ملکوتی با تأثیر گرفتن از نفوس اشخاصی که در تهیه و طبخ غذا نقش دارند ناپاک باشد.و کسانی که در طبخ غذا نقش دارد حالات و نیات و با طهارت بودن یا نبودن و عصبانی بودن یا خوشحال بودن و یا ناراحت بودنشان در غذا تأثیر می گذارد.یکی از اساتید میفرمودند با یکی از اهل سلوک در صف نانوایی ایستاده بودیم ، بعد از چند دقیقه نانوا با یکی از مشتری ها دعوایش شد ، وقتی دعوا تمام شد و نوبت به ایشان رسید از آن نان هایی که حاضر شده بود و جلوی نانوا قرار داشت نخریدند و فرمودند حالت عصابنیت نانوا به این نان ها منتقل شده و استفاده از این نان ها تاثیر بدی بر نفس میگذارد. اگر غذایی شبهه ناک بود و یا نمیدانستیم که کاملا پاک است یا خیر (مثل اکثر غذاهای زمان حاضر) میتوانیم اول غذا یا قبل از هر لقمه بسم الله الرحمن الرحیم بگوییم و با وضوء باشیم.

  • Omid Shabani
۲۱
فروردين

خادم مولا امیرالمومنین کربلایی احمد تهرانی:

هرگاه یک یا علی از سر اخلاص بگوییم ؛ و ذکر مولا را عاشقانه سر دهیم ، به واسطه همان ذکر ، فرشته ای خلق میشود که تا ابدالدهر خدا را عبادت می کند و ثواب آن عبادت را به پای من و توی یا علی گو میریزند.

رند عالم سوز


  • Omid Shabani
۱۶
فروردين

هو


فرزند استاد علامه حسن زاده میفرمایند:


بعد از دست دادن پدر و مادر و به خصوص در دوران طلبگی زیاد سختی کشیدند. تعریف می کردند زمانی که برای تحصیل به تهران و مدرسه حاج ابوالفتح یا مدرسه مروی آمده بودند چند بار پیش آمد که حتی لقمه نانی برای خوردن نداشتند و چون از شدت ضعف بیم مرگ وجود داشت ، وصیتی مینوشتند که نامشان چیست و فرزند چه کسی هستند و آن را زیر سرشان می گذاشتند و می خوابیدند. شغل پدرشان کشاورزی بود و آنچه از ایشان باقی مانده بود دیگران چپاول کردند و از این نظر در زندگی و تأمین معیشت به سختی زندگی را گذراندند.

می گفتند ما در آمل که مشغول تحصیل بودیم روز ها می گذشت و رنگ چای را نمی دیدیم.مگر اینکه در مجلسی میرفتیم و برای ما چای می آوردند.

می گفتند مسجد جامع آمل درخت نارنجی داشت که وقت برداشت نارنج ها به هر طلبه سهمی می دادند و ما ماه ها همان را به عنوان خورشت غذا می خوردیم.

با همه این مشکلات صبر و تحمل و استقامت داشتند و هرچه زندگی فشار می آورد صبور تر و تحملشان بیشتر می شد.به یاد ندارم حتی یکبار در حضور ما که فرزندشان بودیم از مشکلات زندگی و وضعی که پیش آمده گله و شکایتی کنند.

  • Omid Shabani
۱۶
فروردين

هو


فرزند علامه حسن زاده در رابطه با رفتار حضرت علامه با فرزندان و خانواده می فرمایند:

پدر یک دفتر جیبی کوچک داشتند که هنوز باید در میان وسایل شخصیشان باشد ، آن را خیلی منظم خط کشی کرده و مواردی را در آن نام برده بودند. از جمله نماز ، روزه ، برخورد با مردم ، برخورد با فرزندان و خانواده ، برخورد با شاگردان و.....
هر روز برای هر کدام از این موارد به خودشان نمره می دادند.
یک بار که دفترچه ایشان را نگاه می کردم دیدم یکی از مواردی که نمره آن بالا بود ، رفتار با فرزندان و خانواده بود.

نهایت احترام را نسبت به مادرمان داشتند ، سر سفره هیچگاه از ایشان نشنیدم به مادر بگویند این غذا چیست که درست کرده ای و اعتراض کنند.مادر هرچه سر سفره می گذاشت می خوردند و تشکر می کردند.

  • Omid Shabani
۱۶
فروردين
هو

استاد یزدان پناه:


یک خاطره دیگری که در این زمینه در ذهنم هست، خستگی ‌ناپذیری علامه حسن زاده در مسیر علمی است که انسان گاهی احساس می کند ایشان تمام عمر فقط نشسته و کار علمی کرده است.
در عین اینکه گاهی از نظر ریاضت و از نظر سلوک و عرفان مثل اینکه تمام عمرش به سلوک و ریاضت گذشته است. خیلی چیز عجیبی است. ایشان در این زمینه خستگی ناپذیرند. خودشان می فرمودند که من در آن ایام این‎قدر علاقه به کتاب داشتم و می‌دیدم که چقدر با این کتاب‌ها بالا آمدم، که گاهی میشد شب من این کتاب را بغل می‌‌کردم و تا صبح همان‌جا نشسته و این کتاب را بغل می‌کردم می‌خوابیدم.

یک خاطره دیگری که در خاطر دارم این است که پرکاری‌ ایشان برای من جذاب بود؛ یعنی ایام تعطیل حوزه که می‌شد؛ محرم، صفر، ماه رمضان، گاهی تابستان‌ها و گاهی فاطمیه، ایشان درس‌های حوزوی که به پایان می‌رسید به آمل می ‌رفت، و آنجا درس برقرار می‎کرد. و از همین مردم عادی عده‌ای را بالا می‎آوردند که گاهی در معقول خیلی خوش می ‌فهمیدند. برایم تعجب آورد بود که البته بعدها برای ما واضح شد. ایشان اگر ملاحظه فرموده باشید آثارشان را مثل دروس معرفت نفس را در همان آمل تدریس فرمودند. کتاب اتحاد عاقل و معقول را در آمل تدریس کردند. حتی شرح فصوص فارابی را در آمل تدریس کردند و خیلی از کتاب‌ها و آثاری که الآن داریم هم در آمل برای بازاری‌ها و کارمندان و مردم عادی کوچه بازار شروع کرده بود. البته این‎گونه که هر فردی را آهسته ‌آهسته بالا بردند و در این سطح رساندند و اینها متوجه می شدند. برای من از این جهت پرکاری ایشان جالب و جذاب بود که حتی تابستان گاهی خانواده را می‌‌فرستادند به ایرا و خودشان در آمل می‌ماندند و برای مردم تدریس می ‌کردند. ما در شهر که بودیم می دیدیم.

  • Omid Shabani
۰۲
فروردين

هو


سالکان الی الله زمانی که در حال مجاهده و مراقبه و توجه هستند و به میدان مبارزه با نفس قدم می گذارند تمثل ملکات و حالات درونیشان را در مکاشفه می بینند چنانچه استاد علامه حسن زاده آملی می فرمایند:


سکوت و خلوت یکی از بهترین راه های شوراندن درون و مشاهده ملکات مکسوبه و مکتسبه نفسانی است.
آنگاه است که تمامی صفات و ملکات نفسانی ، درپیشگاه انسانی محشور شده و انسان شاهد تمامی اعمال خود خواهد بود.


اما نکته ی قابل توجه در اکثر مکاشفات سالکان الی الله اینست که به آن ها فهمانده می شود که اگرچه به حسب ظاهر کار ها به اسم شخص تمام می شود ولی دست ولایت است که کار را به ثمر می رساند و استمداد از اهل بیت است که سالک را به سر منزل مقصود می رساند در این رابطه یکی از اهل طریق می فرمودند :

بعد از نماز صبح مشغول تفکرات آفاقی و انفسی و سکوت بودم ، بعد از آن در عالم مکاشفه دیدم که یک حیوان که تمثل ملکات نفسانی ام بود به من حمله کرد و نتوانستم مقاومت کنم و زمین خوردم ، ولی آن حیوان نتوانست به من آسیبی برساند ، بعد از آن دیدم که دو حیوان به من حمله کرد و برای اینکه آسیبی به من نرسانند روی ارتفاعی رفتم و متوسل به امیرالمؤمنین علی السلام شدم و ذکر و یاد مولا امیرالمؤمنین علی علیه السلام به من قوت داد و توانستم به آن دو حیوان حمله کنم و آن ها را فراری بدهم.


همچنین حاج سید حسین یعقوبی در کتاب سفینه الصادقین می فرمایند :


حقیر شبى در خواب دیدم لشکر اسلام به فرماندهى حضرت عبد المطلب علیه السلام و لشکر کفر به فرماندهى عمرو بن عبد ود براى کارزار در برابر هم صف آرایى کرده اند ، به طورى که در مقابل هر مسلمان ، کافرى قرار گرفته و در برابر من، خود عمرو بن عبد ود ایستاده است.
بنده با خود فکر مى کردم چگونه با کسى نبرد کنم که غیر از امیرالمؤمنین علیه السلام هیچ کس حاضر به جنگ با او نشده است! سپس با خود گفتم: حتما چنین توانایى را در من دیده اند که مرا در مقابل او قرار داده اند.

ناگهان حمله آغاز شد. همین که خواستم با او نبرد کنم دیدم حضرت امیر المؤمنین - روحى له الفداء - پشت سرم ایستاده و ایشان خود مى خواهند او را به قتل برسانند ، امّا صحنه به گونه اى بود که این کار به نام من تمام مى شد.
آن حضرت ذوالفقار را کشیده، به من فرمودند: سرت را کنار ببر ، آنگاه او را به قتل رساندند.
در این رؤیا لشکر کفر و اسلام به حالات درونى حقیر که در آن ایام بیشتر در حال مجاهده بودم اشاره دارد.

  • Omid Shabani
۱۲
اسفند

هو


امام باقر علیه السلام:


خواب صبح ،شوم و نامیمون است، روزی را دور می‌سازد، رنگ صورت را زرد و متغیر می‌کند، خداوند متعال، رزق را بین الطلوعین تقسیم می‌کند، از خواب در این زمان بپرهیزید و بدانید که من و سلوی (دو غذای لذیذی که برای بنی اسرائیل نازل می‌شد) در این ساعت برایشان فرود می‌آمد.


- پایه و اساس پیشرفت علمی و عملی و سلوک الی الله بیداری سحر و بین الطلوعین است. و اگر سالکی از این فیض عظیم غفلت بورزد پیشرفت چندانی نخواهد داشت , استاد بزرگواری می فرمودند که تا بیداری سحر و بین الطلوعین را درست نکنید به جایی نمی رسید !

حقیر بسیار مشاهده کرده ام که وقتی توفیق بیداری سحر و بین الطلوعین روزیم می شود , هم موفقیت علمی ام در آن روز بیشتر است و هم موفیقت اخلاقی و عملی ام چنانچه امام صادق علیه السلام می فرمایند :

صلاة اللیل تحسن الخلق

یعنی : نماز شب انسان را خوش اخلاق می کند.


بیداری سحر و بین الطلوعین سیره ی تمامی بزرگمردان وادی علمی و عمل است و اکثر مکاشفات و حالات توحیدی این بزرگواران یا در سحر بوده است و یا بین الطلوعین چنانچه فرموده اند که :

سحر وقت سفر است و بین الطلوعین وقت شکار


از شرایط بیداری برای نماز شب مراقبه در طول روز است , و در حدیث وارد شده است که شخصی به امیرالمومنین علی علیه السلام عرض کردند که من از فیض نماز شب محروم شده ام , امیرالمومنین فرمودند که این محرومیتت به دلیل گناهانیست که در طول روز انجام می دهی ! و همچنین امام صادق علیه السلام می فرمایند :

اگر انسان دروغ بگوید، از نماز شب خواندن محروم می شود، وقتی هم که از نماز شب محروم شد درهای روزی به روی او بسته می شود و از رزق و روزی هم محروم می گردد.


و از دیگر شرایط بیداری برای نماز شب پرهیز از خوردن غذایی سنگین و پرچرب و غذاهایی با طبع سرد است و همچنین از دیگر شرایط بیداری برای نماز شب زود خوابیدن است چنانچه حضرت استاد علامه حسن زاده آملی شب ها ساعت 10:30 یا 10 می خوابیدند ولی حدود ساعت 3:30 بیدار بودند و به نقلی یا مشغول تفکر بودند و یا مشغول ذکر یا نماز شب یا مطالعه.

میتوان جهت بیدار شدن برای نماز شب از آیه آخر سوره ی کهف نیز استفاده کرد , جهت بیدار شدن در ساعت خاصی از شب در حدیث آمده است که :

هر کس هنگام خوابیدن آیه آخر سوره کهف را بخواند، هر ساعتى که بخواهد از خواب بیدار مى ‏شود ( قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى‏ إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً )

_______________________________

صوت زیر بگرفته شده از جلسات شرح حدیث عنوان بصری فرزند علامه طهرانی در رابطه با تاثیر بیداری سحر و بین الطلوعین در فهم علوم و معارف می باشد که توصیه میکنم حتما گوش بدهید:


دانلود


  • Omid Shabani
۰۹
اسفند

بسم الله الرحمن الرحیم

 

یکی از کسانی که مدتیست با او رابطه ای دوستانه دارم برایم تعریف کرد که :

 

در ایام جوانی بسیار در وضعیت بسیار بدی زندگی می کردم , و زندگیم تمامی اش کدورت و آلودگی بود به شکلی که تمام اوقاتم به بطالت کاهلی می گذشت و اصلا میل و علاقه ای به امورات دینی و سلوکی نداشتم ولی با توجه به اینکه هیچ علاقه ای به این امور نداشتم ولی ارادت بسیاری به مجالس سید الشهدا علیه السلام داشتم و برای رسیدن محرم روز شماری می کردم...

 

زندگیم با آلودگی و کدورت و قبض روحی و روانی در حال طی شدن بود که شبی در خانه کتابی که روی آن نوشته شده بود ( روح مجرد ) توجه مرا به خودش جلب کرد !

 

کتاب را باز کردم و با اسم اشخاصی که در آن کتاب آمده بود آشنا شدم و یکی از آن اشخاص شیخ محی الدین عربی بود...

چون شنیده بودم که یکی از اساتیدمان موضوع پایان نامه اش پیرامون عرفان نظری بوده , خدمتشان رفتم و پرسیدم که شیخ محی الدین عربی کیست و چه کار کرده است و ... , توضیحات جالبی دادند و من بسیار علاقه مند به مشایخ عرفان و طریقت شدم. بعد از اینکه به مباحث عرفان علاقه مند شدم شروع کردم کتاب روح مجرد را کامل خواندم. بعد از اینکه کتاب را کامل خواندم از گذشته ی خود شرمنده شدم و تصمیم به ترک تمام آلودگی ها و کدورات هایی دچارش شده بودم گرفتم...

به شکلی که از همان اول شروع کردم نماز شبم را خواندم.و با نااهلانی که با آن ها رابطه ای دوستانه داشتم قطع رابطه کردم...

 

بعد از آن مشغول تحقیق و مطالعه در زمینه فلسفه و عرفان شدم و خدمت بعضی از مشایخ عرفان رسیدم..و بعد از چندی با بزرگمرد علم و عرفان استاد علامه حسن حسن زاده آملی و سلسله شاگردان بزرگوارشان آشنا شدم و از دروس استاد معظم داود صمدی آملی بهره ها بردم و بعد از آن علومی دیگر را خدمت دیگر شاگردانشان تلمذ نمودم و بعد وارد در حوزه علمیه شدم و در حال حاضر نیز مشغول تحقیق در رابطه با فلسفه و حکت و عرفان و تصوف هستم.

  • Omid Shabani
۰۹
اسفند

استاد صمدی آملی:

علم همانند پرنده ای است که در آسمان در حال پرواز است ، و اگر درختی را دید که آرام است آنجا می نشیند و لانه سازی می کند ، ولی اگر درختی را دید که متحرک و نا آرام است آنجا نمی نشیند ، علم نیز در جان های آرام و غیر مضطرب می نشیند...

_________________
صوت شرح دروس معرفت نفس - جلسه 262




  • Omid Shabani
۲۵
بهمن

هو


هیچ‌گاه جن به اهل ذکر نزدیک نمی‌شود مگر اینکه ذاکری وارد تسخیرات شود.


سید علی اکبر صداقت

  • Omid Shabani