هو
سالک باید نیم ساعت مانده به غروب آفتاب در خودش متمرکز باشد و با وضو ، رو به قبله مستغرق در خودش باشد ، این ساعت ها که در شریعت و طریقت بیان شده عمق و اسراری و حقایقی دارد ، اهل دل می بینند رفت آمد ملائک را در این ساعت ها.
جناب آقای کربلایی
هو
سالک باید نیم ساعت مانده به غروب آفتاب در خودش متمرکز باشد و با وضو ، رو به قبله مستغرق در خودش باشد ، این ساعت ها که در شریعت و طریقت بیان شده عمق و اسراری و حقایقی دارد ، اهل دل می بینند رفت آمد ملائک را در این ساعت ها.
جناب آقای کربلایی
هو
بدانکه ذکر بر دو نوع است تقلیدی ، که از راه شنیدن از دیگران می رسد و چندان بر دل کارگر نیاید همچنانکه تخم ناپرورده نارسیده که در زمین اندازند نروید. و ذکر تحقیقی ، آنست که به تصرف تلقین صاحب ولایت در زمین مستعد دل مرید افتد. و ذکری که صاحب ولایت تلقین کند ثمره شجره ولایت اوست ، که او هم تخم ذکر به تلقین صاحب ولایتی گرفته است ، و در زمین دل به آب مدد ولایت پیر و آفتاب همت او پرورش داده تا آن تخم برسته. چون تخم ذکر پرورده ولایت باشد ، و زمین دل شیار کرده ارادت بُوَد و از گیاه طبیعت به داس طریقت پاک کرده و از آفتاب اخلاص و آب همت پیر تربیت یابد سبزه ایمان حقیقی زود بروید و روز به روز در تزاید باشد ، تا نهال احسان گردد ، و به تربیت شجره عرفان شود.
شیخ نجم الدین رازی
مرصادالعباد
هو
📌جلوه نفس اماره و لوامه و مطمئنه در مقام شهود برای سالک
بدان که نفس اماره را در مشاهده نشانه ای است و آن دایره بزرگ سیاهی همچون قیر است که در مقابل تو پیدا شده و بعد فنا می شود. دوباره چون ابر در برابرت ظاهر می شود ، سپس در حالی که چیزی از اطراف آن روشن است ظهور می کند . مثل هلال که بخشی از آن در میان ابر ها پیداست و بعد به صورت هلال در می آید و وقتی که نفس خود را ملامت کرد ، از گونه راست طلوع می کند که گویی آفتاب سرخ است و گونه حرارت آن را در می یابد ، یک بار به موازات گوش و بار دیگر برابر پیشانی و دیگر باره بر بالای سر است . و اما نفس مطمئنه را هم در مشاهده نشانی است ، و آن این است که ، یکبار در برابر تو همچون دایره چشمه ای بزرگ ظهور می کند و از خود انواری می پراکند ؛ و بار دیگر آن را در حال غیبت مشاهده می کنی به دایره چهره خود که از نور پاک ، همچون آینه صیقلی شده است. و این وقتی است که انوار نفس به چهره صعود کند و چهره در آن فناء شود و چهره نو در این هنگام ، همان نفس مطمئنه است ، و بار دیگر نفس را دور از خود و در غیبت مشاهده می کنی که میان تو و دایره آن هزار منزل است که اگر به یکی از آن ها نزدیک شوی می سوزی.
شیخ نجم الدین کبری
فوایح الجمال و فواتح الجلال
هو
📌وجه کمال و امتیاز عرفان شیعی با سایر نظام های عرفانی اعم از اهل سنت و دیگر ادیان
حقیقت اسمی معصومین در عالم لاهوت تحقق دارد . نقطه اوج و کمال عرفان شیعی ، اتصال روحانی سالک اطوار ولایت با باطن چهارده معصوم می باشد . بدین صورت که سالک پس از توفیق بار یافتن به مرحله فنا و ورود به عالم لاهوت سیر اسمایی ویژه ای را بر اساس ولایت اهل بیت در آن ساحت آغاز می نماید که از آن تعبیر به سیر لاهوتی می گردد . سیر لاهوتی وجه کمال و امتیاز عرفانی شیعی با سایر نظام های عرفانی اعم از اهل سنت و سالکان سایر ادیان می باشد.
در این مرحله جامعیت سالک در بهره مندی از فیوضات باطنی تمامی چهارده معصوم می باشد . مراد از جامعیت در این مرحله عنایت حق و اهل بیت و افاضه و استفاضه ی سالک از آن چهارده نور پاک می باشد . بدین صورت که بر قدم و مشرب ایشان سلوک نموده و در نهایت به جذبه حق تعالی به عالم توحید حقیقی - عالم خلوص - ورود نماید.
مرتضی کربلایی
شرح رساله معرفت به نورانیت میرزا فتحلی بن میرزا بابای ذَهَبی
هو
( در نزد پروردگارم إقامت مىکنم و او مرا إطعام نموده و سیراب مىنماید ) بحارالانوار / جلد ۶
استاد حقیر در معقول که از سلسله شاگردان حضرت استاد علامه حسن زاده آملی هستند در مجلسی خصوصی به این کمترین فرمودند که حضرت استاد علامه حسن زاده آملی دوستی از اهل سلوک در هندوستان دارند که هر چهل روز یک بار افطار می کند و چند دانه خرما بیشتر نمی خورد و هنوز هم حضرت علامه با ایشان رابطه دارند ؛ و همچنین فرمودند که گاهی برای خودشان حالاتی پیش می آمد که تا مدت ها نمی توانستند غذا میل کنند.
گویم:
شخص عارف وقتی وارد در وادی جذبه می شود و با هیمان و غلبات عشق در میدان شوق پا می گذارد ، توجه به خداوند متعال و ملکوت عالم او را از توجه و تدبیر بدن باز می دارد ؛ چنانچه شوق و اشتیاق لقاء حق متعال حضرت موسی علیه السلام را چنان مستغرق کرده بود که در اربعین میقات نه غذایی تناول کرد نه خوابید نه آبی نوشید و نه میلی به هیچ یک از اینها داشت. به طور کلی اگر شخص عارف در اربعینات و مجاهدات خود را منصرف از توجه به عالم طبیعت و بدن کند و متوجه خداوند متعال باشد ممکن است که مدت های مدیدی نیز بگذرد و نیازی به خواب و خوراک نداشته باشد چنانچه حقیر دیده ام که مریدان یکی از سلاسل وقتی به چله یا همان خلوت می نشستند و مشغول اذکار لسانی به عدد کثیر می شدند و انصراف از توجه به بدن پیدا می کردند نیازی به خواب و خوراک پیدا نمی کردند. و زمانی که شخص عارف به بدن التفات کند و از توجه به خداوند متعال منصرف شود در اینگونه حالات احساس ضعف و گرسنگی می کند و از حرکت باز می ماند.
اُ / ش
هو
چون آینه دل به واسطهٔ ذکر صیقل پیدا کند ، قابلیت ظهور انوار غیبی را پیدا می کند ، و آن انوار در ابتدا بر مثال شمع و چراغ و شعله و آتش ها باشند و بعد از آن به صورت کوکب ، قمر و شمس ، و چون انوار به کلی ظاهر شوند و قوه خیال مجال تصرف نداشته باشد ، آن انوار به شکل بی رنگی و بی شکلی ظاهر شوند ، چرا که شکل و رنگ انوار به واسطه آلایش صفات بشری بُوَد.
نفایس الفنون
علامه شمس الدین محمد بن محمود آملی
هو
تصوف علمی است که در آن از ذات احدیّه و أسماء و صفاتش از آن حیث که رساننده مظاهر منسوباتش به ذات اویند ، بحث میکند ؛ مسائل تصوف ، نحوه صدور کثرت از ذات احدی و نحوه رجوع کثرت به ذات و بیان مظاهر اسمای الهی و نعوت رباّنی و کیفیّت رجوع اهل الله و نحوه سلوک و مجاهدات و ریاضاتشان و بیان نتیجه هر یک از اعمال و اذکار در دنیا و آخرت بر وجه ثابت در نفس الامر است. مبادی تصوف شناخت حدّ و تعریف و غایت آن و اصطلاحات قوم را در این علم دانستن است.
شیخ بهایی
کشکول
هو
در تمام مراحل ذکر ادعای منیت نکن که ذکر می گویی ، راه صحیح تسلیم امر حق بودن است ؛ وقتی جذبه بیاید تا صبح ذکر میگویی و احساس خستگی نمیکنی.
در محضر استاد