سبع المثانی

لطایف العرفان

سبع المثانی

لطایف العرفان

سبع المثانی

هو

اطوار سبعه قلبیه که نام او را سبع المثانی نیز گفته اند طور لطافت عالم الهی است که معنی این صورت جسم ظاهر است.

اینستاگرام:
instagram.com/sabalmasani

کانال تلگرام:
https://t.me/hou786

۱۷ مطلب با موضوع «نوشته های شخصی» ثبت شده است

۲۳
خرداد

زمانی که جسم مغلوب روح شود به محض اراده و تصور مکان بعید، روح جسم را به همراه خود می برد بلا مهلتٍ ، چنانکه فرضا خیال جایی کنیم اگر خیال ما قوت داشته باشد به محض خیال باید جسم ما در آنجا به تبعیت روح فورا حاضر شود. (۱)

 

گوهر شب چراغ صفحه ۲۷۶

مرحوم محمد حسن نیستانکی نایینی

 

پ، ن:

 

(۱)- چون به مظاهرت جذبه و محبت علوی و مطاوعت شریعت مصطفوی شخص به مرتبت انسلاخ دست یافت، تواند به عزیمت خویش سیر در اقطار و اکناف عوالم بکند و بدایع ابداع را مشاهده نماید، ولکن چون که خواهد بلا مهلت و دفعتاً به مکانی که مد نظرش است [مکانی که تا به حال به آنجا نرفته] انتقال پیدا کند بیم آن می رود که منتقل در عوالمی به مشابهت مکان مد نظر شود و گمان برد که در آن مکان است. ولکن کسی کی خیالش قوت یافته اگر توجه به مکانی بکند [حتی اگر به آن مکان نرفته باشد] صورت آن مکان در خیالش نقش می بندد و تواند که قالب مثالی خویش را دفعتا و بلا مهلت به آن مکان منتقل نماید.در طی الارض که نتیجه استیلاء نفس است بر این بدن جسمانی، شخص چون توجه به مکانی که مد نظرش است بکند صورت آن مکان در خیالش نقش می بندد و چون نفس قوت کافی را دارد تواند که قالب جسمانی را به آن مکان منتقل نماید. گرچه بعضی از اولیاء الله با صرف توجه توانند که ابدانی در اقطار و اکناف عالم انشاء کنند که این مقام مختص اولیاء اهل تکثیر است و بحثی جداگانه می طلبد.

  • Omid Shabani
۱۶
اسفند

هو

 

تا صورت ملکوتیه آن وجه الله اعظم و عین الله اکرم بر دل مخمور میخانه شراب طهور جلوه گر نشود آدمی متلوث است به دنس خطورات و تعلقات و کدورات ، و محروم است و مهجور ؛ تصقیل مرآت حقیقت جامع یعنی همان نفس ناطقه از زنگ مادون نور و ذات اقدس رضوی مستلزم مجاهدات و ریاضات و تقید و تعبد به طریقت علویه و سنت مصطفویه است. و مجاهدات و ریاضات خرق حجب را به بار آورد ،  چنانچه آن شمس دین در سخنی که از لطایف و دقایق علویه در طریقه مهدویه اشراقیه است فرمود تا آن نور و وجه هفتاد هزار حجاب است ، سی پنج هزار ظلمانی و سی پنج هزار نورانی و خرق این حجب مستلزم مجاهدات و ریاضات و طی اطوار قلب و نفس است ؛ و چون مرید و فقیر و درویش و درخویش و سالک و عارف و صوفی و صافی پس از مجاهدات به آن وجه عظیم و نور ولایت برسد اوست ولی کامل و پیر عشق حقیقی.

 

۱۴ اسفند

  • Omid Shabani
۱۶
اسفند

هو

 

جمیع کمالات قلب و روح و سر و خفی و اخفی منوط و موقوف اند به متابعت علی مرتضی ، پس لازم گیریم متابعت او را زیرا که سرالاسرار و عروة الوثقی و کنز اسرار نبوت است. و آن را که به مرابطه ولوی به متابعت آن ذات اقدس علوی درآمد فقد فاز فوزا عظیما و آن را که به مخالفت با ولایت حضرتش برخواست فقد ظل ظلالا بعیدا

 

 

جمعه ۲۶ بهمن

  • Omid Shabani
۰۵
شهریور

هو

 

📌پیش فرض فکری متشکل از عرفان و برهان و قرآن

 

زمانی که خوشه چین کلاس های عرشی استادی بودم همیشه حضرتشان در کلاس ها اصلی را که مقتبس از سیره تربیتی حضرت استاد علامه حسن زاده آملی بود تکرار می کردند و آن اصل این بود که قبل از رسیدن به خدمت شیخی کامل مکمل حتما سیر علمی را خوب دنبال کنید و اصول ایقانی و مبانی رصین فلسفه و عرفان اسلامی را در جانتان پیاده کنید ‌‌؛ کسی که سلوکش عقلانی باشد و با نور قرآن و سخن معصومین علیهم السلام حرکت کند از اوهام و خیالات به دور می ماند و سر سخن مشایخ و اساتید عرفان را شایسته تر و پسندیده تر درمی یابد ؛ شبی که در جوار یکی از اهل معرفت بودم یکی از شاگردان که در اثنای سلوکش تمثلی به ایشان دست داده بود و آن را مثال خدایش پنداشته بود ، خدمت ایشان این حال را عرضه داشتند ایشان در جواب فرمودند:

 

( اوهام و خیالات است و باید از اوهام و خیالات برون رفت

 

عاشقى دید از دل پرتاب

حضرت حق تعالى اندر خواب‏

دامنش را گرفت آن غم خور

که ندارم من از تو دست دگر

چون درآمد ز خواب خوش درویش

دید محکم گرفته دامن خویش‏

 

اگر این سالک ( ایده الله سبحانه بإلقاءاته السبوحیه ) به اصول و مبانی اصیل فلسفه و عرفان اسلامی آشنایی داشت می دانست که "حق مطلق به اطلاق وجود صمدی در هیچ صقع کلمات وجودی امکانی صورت پذیر نیست و متمثل نمی شود"(۱) و قوه خیال بوده که شیطنت کرده و او را خدایش ارائه داده است و دقیق تر سر سخن این استاد بزرگوار را در رابطه با برون رفتن از اوهام و خیالات در می یافت.

 

یا علی

 

 یکشنبه ۴ شهریور ۱۳۹۷

( ۱ ) - رجوع شود به کتاب هزار و یک کلمه استاد علامه حسن زاده آملی کلمه ۳۹۰

  • Omid Shabani
۲۲
تیر

هو

 

عارف کامل ، آنچه که قرار است حادث شود را می گیرد.

 

شرح:

 

آنچه که می خواهد در این عالم جسمانی پیاده شود باید عوالم طولیه وجودی را در قوس نزول به ترتیب طی کند ( گذر از عالم عقل به عالم مثال و گذر از عالم مثال به عالم جسمانی ) زیرا که طفره ( در طبیعیات فلسفه به معنی  از نقطه ای به نقطه ای رسیدن ، بدون پیمودن مسافت فاصله است و در علم لغت پریدن از روی یک چیزی را می گویند ) محال است؛ آن چه که از حوادث قرار است اتفاق بیافتد، پس از طی کردن عالم عقل ، در عالم مثال منفصل قوس نزول صورتی را متناسب با آن حادثه یا به شکل صورت اصلی آن حادثه ، قبل از اتفاق افتادن در عالم جسمانی پیدا می کند و شخص عارف کامل که در اثر مجاهدات و ریاضات و ذکر و فکر، خیال متصل اش چون آیینه شده است، صور عالم مثال منفصل قوس نزول در خیال متصل اش نقش می ببندد ( که انسان جسمش با عالم جسمانی و خیالش با عالم خیال و عقلش با عالم عقل مرتبط است ) و به کشف مثالی می بیند آن حادثه ای را که قرار است حادث شود.

  • Omid Shabani
۱۸
اسفند

هو
 

انسان نباید از خواندن مکاتب عرفانی مختلف به بهانه ی غنا عرفان اسلامی باز ماند ، با مطالعه ی عرفان های دیگری که وجود دارد (به شرط انتخاب پیش فرض دقیق فکری فلسفه و عرفان اسلامی) می توان فهمید که چرا عرفان اسلامی غنی است . علت اصلی گرایش اشخاص به مکتب های شبه عرفانی و کسانی که تفکرات اختلاطیشان را به عنوان عرفان معرفی می کنند اینست که آگاهی دقیقی از عرفان و تصوف اسلامی ندارند ؛ البته ما نمی گوییم که در نحله ها و مکتب های شبه عرفانی , مطالب قابل استفاده ای وجود ندارد ولی وجه اتم و اکمل مباحث معرفتی و شهودی در آثار مشایخ کبار تصوف و عرفان اسلامی ذکر شده است  ، چون که صد آمد نود هم پیش ماست...

البته مقصر خود ما نیز هستیم که در احیای تفکر و آثار این بزرگان کوتاهی کردیم و زمینه را برای گرایش مردم به نحله های عرفانی و شبه عرفانی غیر اسلامی محیا کردیم.

گویا غربی ها  در بعضی موارد گوی سبقت را از ما ربودند و همت کردند و برخی عارفان مسلمان را بهتر از ما شناختند و شناساندند ؛ مصایب حلاج را لویس ماسینیون نوشت, فریتس مایر ابوسعید ابوالخیر حقیقت و افسانه را نوشت  , آلن نیکلسون مثنوی معنوی را منتشر ساخت, هنوز انسان کامل عزیز نسفی با تصحیح ماژیران موله نشر می یابد و ...

اهل غرب با اینکه عرفان خویش را دارند ولی از عرفان اسلامی غافل نشدند با اینکه سویدنبرگ و فرانسیس آسیزی و تر
سای آویلایی و مایستر اکهارت را دارند اینک حافظ و مولانا و ابن عربی و...را بررسی می کنند و با تدقیق در آثار ابن عربی و مولانا و حافظ می کوشند تا عارفان خود را بهتر بشناسند.

یا علی

  • Omid Shabani
۱۹
آذر

هو 

 

پایه و اساس معرفت نفس توحد و سکون و سکوت ظاهری و باطنی نفس است.کنترل متخیله و پاکی دل از کدورات و قذارات رکن رکین طریقت در عرفان علوی شیعی است. و اگر آینه دل از پلیدی ها و ناپاکی ها و خیالات و افکار پراکنده و زنگار طبیعت و صفات بشریت صافی شود و صفا به کمال رسد صفات روحانی و نقوش غیبیه بر دل تجلی کند که:

 

آن خیالاتی که دام اولیاست

عکس مه‌رویان بستان خداست

 

 و انوار غیبی در رنگ های متفاوت بر جان آدمی غالب آید ؛ و این جام جهان نمای تجلی فقط مختص دل های صاف و ساکن و ساکت است و باید این نکته را مد نظر داشت که این صافی دل را  آتش عشق و ذکر دوام و فکر مدام و توجهه و ربط به ولایت و خدمت در پی آورد ، از این روست که در طریقت بحث تجلی بعد از تخلی مطرحح است.

 

آیینه شو وصال پری طلعتان طلب

اول بروب خانه دگر میهمان طلب

 

  • Omid Shabani
۱۴
آذر

هو

 

زمان هایی که نزد ما چندان اهمیتی ندارد مانند فاصله ی بین دو کلاس ، در انتظار کسی بودن ، و یا در تاکسی بودن و....می توان جزء زمان های مناسبی برای حضور و توجه و جمعیت خاطر باشد.در چنین مواقعی سالک به دلیل اینکه مشغله ی خاصی ندارد می تواند با توجه و تفکرات آفاقی و انفسی و اذکار و اوراد ، تشویش خاطر و پراکندگی هایی که در اثر اشتغالات و رفت و آمد و ملاقات ها به وجود آمده است را کاهش بدهد. چنین زمان هایی نزد اهل سلوک بسیار مغتنم شمرده می شود چنانچه استاد علامه حسن زاده آملی در کتاب دروس معرفت نفس می فرمایند:

 

روزى در آمل در کنار خیابانى قریب یک ساعت در انتظار اتومبیل بودم که به تهران روم چه ساعت با سعادتى برایم بود از آمد و شد مردمان گوناگون شهرى و دهاتى، غنى و فقیر، مرد و زن، و از عبور و مرور وسائل نقلیه به فکر فرو رفتم که اینها کیستند از کجا آمدند و به کجا مى ‏روند، و عاقبت کارشان چه خواهد بود، کى اینها را آورده و براى چه در تلاشند و چون در مقابل آیینه مى‏ ایستم و خویشتن را در آن مى‏ بینم به فکر فرو مى‏ روم و سخت در خود مى‏ نگرم که تو کیستى یعنى چه تو کیستى کجا بودى و کجا مى ‏روى دیدن یعنى چه چطورى مى‏ بینى چه کسى تو را به این صورت درآورده که این چشم است و آن گوش، این دست است و آن پا، این سر است و آن گردن، این زبان است و آن دندان؟ چرا دندان پیشین تیشه‏ اى است و پسین پهن و دنده دنده دارد؟ چرا تنت گرم است این آتش از کجاست و در کجاست؟!

 

چطور از دهنت آب شیرین مى‏ جوشد، از چشم آب شور آن هم در شادى سرد و در اندوه گرم، آبهاى گوناگون دیگر که از منافذ مختلف بدن به در مى‏ زند. این عرق است و آن بول، این اشک است و آن آب بینى و آن آب گوش چرا این تلخ است و آن شیرین چرا یکى گرم است و دیگرى سرد و ...؟

  • Omid Shabani
۰۹
آبان

هو

 

اهل معرفتی به حقیر فرمودند که :

در مکاشفه ای دیدم که نور حضرت محمد صلی الله علیه و آله تمام عالم را فرا گرفته است.

 

  • Omid Shabani
۲۰
مهر

هو

 

شناخت هفت نقطه ی لطیفه در بدن ، و کار کردن با این نقاط هفت گانه به وسیله دستورات پیر و استادی کامل , سالک را یاری می کند تا بتواند از شهود خیالی به حقیقی برسد.

 

 

  • Omid Shabani
۰۵
ارديبهشت

هو

 

ولی از اولیا الله فرمودند:از غذای بازار نخورید که تا چهل روز حس و حال عبادت را از شما می گیرید.

در توضیح این سخن باید گفت که نفس آشپز بر ملکوت غذا اثر دارد ، حتی این قدر این موضوع دقیق و رقیق است که نگاه اشخاصی که در آن مغازه رفت و آمد می کنند  به آن غذا نیز خالی از تأثیر نیست!

 مرحوم علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی در این رابطه می فرمودند:

( از غذاها و میوه هایی که چشم مردم به آنها افتاده تهیه نکنید. )
لذا اگر امکان دارد برای تهیه ی ما یحتاج از مغازه ای خرید کنیم که شخص مؤمن و مقیدی باشد و معتقد به حلال و حرام باشد.ممکن است از جهت ظاهری غذایی پاک باشد اما از جنبه ملکوتی با تأثیر گرفتن از نفوس اشخاصی که در تهیه و طبخ غذا نقش دارند ناپاک باشد.و کسانی که در طبخ غذا نقش دارد حالات و نیات و با طهارت بودن یا نبودن و عصبانی بودن یا خوشحال بودن و یا ناراحت بودنشان در غذا تأثیر می گذارد.یکی از اساتید میفرمودند با یکی از اهل سلوک در صف نانوایی ایستاده بودیم ، بعد از چند دقیقه نانوا با یکی از مشتری ها دعوایش شد ، وقتی دعوا تمام شد و نوبت به ایشان رسید از آن نان هایی که حاضر شده بود و جلوی نانوا قرار داشت نخریدند و فرمودند حالت عصابنیت نانوا به این نان ها منتقل شده و استفاده از این نان ها تاثیر بدی بر نفس میگذارد. اگر غذایی شبهه ناک بود و یا نمیدانستیم که کاملا پاک است یا خیر (مثل اکثر غذاهای زمان حاضر) میتوانیم اول غذا یا قبل از هر لقمه بسم الله الرحمن الرحیم بگوییم و با وضوء باشیم.

  • Omid Shabani