سبع المثانی

لطایف العرفان

سبع المثانی

لطایف العرفان

سبع المثانی

هو

اطوار سبعه قلبیه که نام او را سبع المثانی نیز گفته اند طور لطافت عالم الهی است که معنی این صورت جسم ظاهر است.

اینستاگرام:
instagram.com/sabalmasani

کانال تلگرام:
https://t.me/hou786

۲۸ مطلب با موضوع «بیان الوان و نقوش در اطوار و مقامات و احوال» ثبت شده است

۱۹
آذر

هو


شیخ نجم الدین رازی در کتاب مرصاد العباد مشاهدات غیبی را بر حسب ضعف و قوت و سرعت به مراتب و مراحل مختلف تقسیم بندی کرده است. و ذکر کرده است که انوار غیبی در آغاز چونان برقی گذرا بر جان سالک می نشینند و چنانچه خیال به توحد بیشتر برسد و صقالت قلب ازدیاد یابد انوار قوت گیرند ؛ و مشاهده بروق را به مشاهده ی آتشی افروخته تشبیه کرده است. و می فرمایند که در مراحل بالاتر انوار علوی پدید می آید ، و عارف انواری ستاره گونه خورشید گونه و ماه گونه و در نهایت پر تلألو مشاهده می کند. از دیگر تقسیم بندی های شیخ اینست که رنگ های انوار غیبی را به درجات مختلف تقسیم بندی کرده است. او می گوید:


اما الوان [رنگ های] انوار ، در هر مقام آن انوار که مشاهده افتد ، رنگی دیگر دارد به حسب آن مقام ، چنانکه در مقام لوامگی نفس ، نوری ازرق [نیلگون] پدید آید و آن از امتزاج نور روح بود یا نور ذکر با ظلمت نفس ، از ضیای روح ؛ و چون ظلمت نفس کمتر شود و نور روح زیادت گردد ، نوری سرخ مشاهده شود و چون نور روح غلبه گیرد ، نوری زرد پدید آید و چون ظلمت نفس نماند ، نوری سپید پدید آید و چون نور روح با صفای دل امتزاج گیرد ، نوری سبز پدید آید و چون دل تمام صافی شود ، نوری چون نور خورشید شعاع پدید آید.

  • Omid Shabani
۱۹
آذر

هو 


قلندارن علاوه بر اعضای بیرونی و درونی بدن ، نقاطی را در جسم خاکی یافتند که تعداد آن ها بسیار است. هفت نقطه ی لطیفه ، جزء مراکز اصلی و سایر نقاط ، انشعاب از این هفت می باشد. شناخت نقاط در بدن ، سالک را یاری می کند تا بتواند از شهود خیالی به حقیقی برسد.


از خاک تا خاکسار

  • Omid Shabani
۱۶
آذر
هو



یکی از بزرگواران می فرمایند که روح جناب حکیم عمر خیام در ارتباطی فرمودند:


روح مجموعه ای از روان و روانپوش [بدن مثالی] می باشد ؛ و این روانپوش پیکری است سیال که همیشه همراه روان و محمل پاره ای از فضایل پسندیده و صفات رذیله می باشد. هر قدر فضایل پسندیده تقویت شود و رذایل اخلاقی تضعیف گردد ، روانپوش لطیف و لطیف تر خواهد شد و روح به همان تناسب مقاماتی بالاتر احراز خواهد کرد.

  • Omid Shabani
۱۳
آذر

هو


شیخ نجم الدین کبری در کتاب فوایح الجمال و فواتح الجلال آورده است که:


چون دایره ی وجه صافی شود و همچون چشمه ای از آب و از انوار لبریز گردد ، سالک جوشش انوار را از صورت خود احساس می کند و جوشش نور از میان دو چشم و دو ابروست ، سپس چون صورت به تمامی در انوار مستغرق گردد ، در مقابل تو و به موازات صورت تو ، چهره ای همانند آن ظاهر میگردد که نور از آن فیضان می کند و از ورای جوشش رقیق آن خورشیدی دیده می شود که در نوسان است و آن صورت در حقیقت صورت توست و آن خورشید ، خورشید روح است که در بدن در رفت و آمد است.آنگاه صفا جمیع بدن را مستغرق می کند و در آن هنگام در مقابل خود شخصی از نور مشاهده می کنی ، این شخص نورانی که در مقابل تو ظاهر می شود در اصطلاح شیخ الغیب و نیز میزان الغیب خوانده می شود.


  • Omid Shabani
۰۶
آذر

هو


باور مکن که آسمان مشهود تو در عالم غیب همان آسمان است که در اینجا به مشاهده ی آن می پردازی بلکه در عالم غیب آسمان های دیگری است که به مراتب لطیف تر ، با صفا تر ، و زیبا تر از این آسمان بوده و تعداد آن ها نیز به شمار ما در نمی آید.هر اندازه صفای باطن تو افزایش پیدا کند آسمانی زیباتر و روشن تر آشکار می گردد تا آنجا که به سیر در صفات حق تبارک و تعالی نایل گردی و برای صفات حق تعالی پایانی متصور نیست.به این ترتیب نباید بر این باور باشی که بالاتر از آنچه به آن دست یافته ای چیز دیگری وجود ندارد.


فوایح الجمال و فواتح الجلال

شیخ نجم الدین کبری



  • Omid Shabani
۰۷
خرداد

هو


تکلیف انسان عموماً تحصیل و تکمیل آدمیّت است و آن منحصر بحفظ آداب ظاهر و سلوک باطنست. آداب ظاهره، پاسِ مراتب شریعت است و سلوک باطن عمل به مراسم تصوف و طریقت؛ یعنی سلب اوصاف حیوانیت از خود و کسبِ اخلاق انسانیّت. آدمی که به اوصاف حیوانیت باشد آدمش نتوان گفت و از سائر حیوانات ممتازش نتوان شمرد. حتی اینکه اگر تمام اوصافش مبدل شده باشد غیر از یک وصف که هنوز از حیوانیت در او باقی مانده باشد، بقدر همان از انسانیت دور است و چون روحش از بدن عنصری که صورت انسان داشت آزاد شود، در عالم مثال، متشکل به شکل همان حیوانست که متصّف به صفات او بوده و کسی که چشم بصیرتش باز باشد او را در همین قالب عنصری، چنان که برزخ اوست میبیند.

 حاج میرزا حسن صفی علیشاه (قدس الله روحه العزیز) - میزان المعرفه


  • Omid Shabani