سبع المثانی

لطایف العرفان

سبع المثانی

لطایف العرفان

سبع المثانی

هو

اطوار سبعه قلبیه که نام او را سبع المثانی نیز گفته اند طور لطافت عالم الهی است که معنی این صورت جسم ظاهر است.

اینستاگرام:
instagram.com/sabalmasani

کانال تلگرام:
https://t.me/hou786

۱۹
آذر

هو


مشایخ رضون الله تعالی علیهم در راه خداوند جل ذکره برای سالکان علی سبیل الأجمال چهار منزل نشان داده اند تا از آن گذشته به مقصود رسند.


منزل اول عالم ناسوت است

منزل دوم عالم ملکوت است 

منزل سوم عالم جبروت است 

منزل چهارم عالم لاهوت است


فرمودند عالم ناسوت عالم حیوانات است ؛ و فعل این منزل از حواس خمسه است.چون سالک به ریاضت و مجاهدت از این عالم بگذرد و این صفات را بگذارد به عالم ملکوت می رسد ؛ و فعل اهل این منزل تهلیل و قیام و رکوع و سجود و قعود است.عالم جبروت عالم روح است.تا صفات حمیده چون شوق و ذوق و محبت و طلب و وجد و سکر و صحو و اثبات و محو حاصل کند و چون سالک ازین منزل بگذرد و از این صفات مجرد شود به عالم لاهوت رسد.و عالم لاهوت عالمی است بی نشان. چون سالک آن جا برسد ، از خود برسد [بگذرد] ،و در خود برسد ، و آن را "لا مکان" گویند آن جا نه گفتگویی است نه جستجویی.


خلاصه الالفاظ جامع العلوم

حضرت سید جلال الدین بخارایی (پیر مخدوم جهانیان)


  • Omid Shabani
۱۹
آذر

هو 

 

خواب بیان هویت شخص است ؛ اگر کسی می خواهد بفهمد حقیقتش فعلا به چه صورت است خوابش را مشاهده کند ؛ هویت خودش را می فهمد.

 

استاد صمدی آملی 

شرح جلد دوم دروس معرفت نفس - جلسه ۱۳۶

  • Omid Shabani
۱۹
آذر

هو


در صورتی که مرید با کاهلی و سستی و انجام گناه ها و دوری از شریعت طریقت خود را از دست بدهد ، انرژی باطنی و یا گرمای قلبی و همچنین برق چشمان و روشنی هاله وی نیز از بین می رود که اهل معرفت در اصطلاح به این امر "خالی شدن" اطلاق می نمایند.


گناه کردن و دوری از شریعت باعث ضعیف شدن و از بین بردن بیعت [تعهدی که باعث نظارت و سرپرستی باطنی پیر طریقت می شود] گردیده و مرید احساس می کند که نور قلبی و یا انرژی روحی خود را از دست داده است.این موضوع با از دست دادن برق چشمان و یا تیره شدن رنگ هاله صورت در مورد مریدانی که در مراحل بالاتری از پیشرفت بوده اند ، به نحو بارزی توسط افراد آشنا به طریقت قابل تشخیص می باشد. بنابراین افزایش گناه و دوری از شریعت از دلایل عمده ضعیف شدن و از بین رفتن طریقت در بین افراد بوده است.


به سوی روشنایی جلد 2

  • Omid Shabani
۱۹
آذر

هو 


شیخ اشراق در حکمت الإشراق و دیگر رساله های رمزی اش مقام اخوان التجرید (مقام کن) و خلع بدن و سیر در عوالم مختلف و تجارب باطنی را نیازمند ریاضت و مراقبت و هجرت از بیت نفسانیت می داند. شیخ در حکمه الإشراق در این رابطه می فرماید:


اخوان التجرید (اهل معرفت) ، با مراقبت و ریاضت به مقامی نایل می گردند که در آن مقام قادر به ایجاد و ادراک مثل معلقه قایم به ذات اند. این مقام در کتاب الهی  ((مقام کن)) نامیده اند. کسی که به این مقام نایل شود ، به وجود عالم نوری یقین حاصل می کند. اصوات و نغمات عجیب و زیبا می شوند و نقوش شگفت و دل انگیز می بیند که قادر به محاکات آن ها در این عالم نباشد. چون نفس قوی شود ، در حالت سستی قوا و تعطیل حواس (در حالتی مانند خواب و بیداری) در طبقات و مراتب عالم مثال [برزخ] سیر کند و طبقات این عالم را به ترتیب در نوردد و پس از وصول به طبقه اعلای عالم مثال ، به عالم نور صعود کند و در آن عالم نیز در مراتب طبقات نورانی آن از پایین به اعلا صعود نماید و مشاهده نورالأنوار نایل شود که این معراج سید کاینات (صلی الله علیه و آله) و مقام آن حضرت است.


  • Omid Shabani
۱۹
آذر

هو 


نشیخ شهاب الدین سهروردی معتقد است که نفس ناطقه چون از جوهر ملکوت است می تواند در اثر  ریاضت و سیر و سلوک به عالم قدس بپیوندد و از آن عالم کسب معرفت کند و در نهایت به مرحله ای برسد که بر جهان ملک فرمانروایی کند. در این رابطه در کتاب هیاکل النور می فرماید:


((نفس ناطقه از جوهر ملکوت است و او را قوت های تن و مشاغل از عالم خود باز داشته است. هر چه نفس قوی گردد به فضایل روحانی ، سلطان قوای بدن ضعیف شود ؛ باشد که نفس خلاص یابد و به عالم قدس بپیوندد و ایشان عالم اند به لوازم حرکات خود و از ایشان در خواب و بیداری همچون آیینه ای که در مقابل چیزی آید ، که بر وی نقش بندد ، آن نقش در آیینه حاصل شود ، و باشد که نفس مشاهدات امر عقلی کند و همین نفس است که چون در جرگه متألهان و پاکان در آمد به واسطه اشراق نور حق تعالی عنصریات ، مطیع و خاضع او گردند به سبب تشبه به عالم ملکوت))

  • Omid Shabani
۱۹
آذر

هو 


بزرگترین ملکات حاصل از سیر و سلوک ملکه مرگ ، یعنی مرگ اختیاری است که نور مدبر را از ظلمات منسلخ می گرداند ، این مقام ، مقام عزیزی است. کسانی مانند هرمس و دانایان دیگر و خداوند شریعت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله) کالبد های خود را از جهان مادی منسلخ می کردند.


شیخ شهاب الدین سهروردی حکمه الإشراق - فصل آخر

  • Omid Shabani
۱۹
آذر

هو 

 

پایه و اساس معرفت نفس توحد و سکون و سکوت ظاهری و باطنی نفس است.کنترل متخیله و پاکی دل از کدورات و قذارات رکن رکین طریقت در عرفان علوی شیعی است. و اگر آینه دل از پلیدی ها و ناپاکی ها و خیالات و افکار پراکنده و زنگار طبیعت و صفات بشریت صافی شود و صفا به کمال رسد صفات روحانی و نقوش غیبیه بر دل تجلی کند که:

 

آن خیالاتی که دام اولیاست

عکس مه‌رویان بستان خداست

 

 و انوار غیبی در رنگ های متفاوت بر جان آدمی غالب آید ؛ و این جام جهان نمای تجلی فقط مختص دل های صاف و ساکن و ساکت است و باید این نکته را مد نظر داشت که این صافی دل را  آتش عشق و ذکر دوام و فکر مدام و توجهه و ربط به ولایت و خدمت در پی آورد ، از این روست که در طریقت بحث تجلی بعد از تخلی مطرحح است.

 

آیینه شو وصال پری طلعتان طلب

اول بروب خانه دگر میهمان طلب

 

  • Omid Shabani
۱۹
آذر
هو

از بهترین راه هایی که ما می توانیم قوه خیال را مقداری کنترل کنیم و تحت اختیار خود در آوریم خطاطی و نقاشی است.


استاد صمدی آملی

شرح دروس معرفت نفس - جلد دوم - جلسه ۱۱۷

  • Omid Shabani
۱۹
آذر

هو


شیخ نجم الدین رازی در کتاب مرصاد العباد مشاهدات غیبی را بر حسب ضعف و قوت و سرعت به مراتب و مراحل مختلف تقسیم بندی کرده است. و ذکر کرده است که انوار غیبی در آغاز چونان برقی گذرا بر جان سالک می نشینند و چنانچه خیال به توحد بیشتر برسد و صقالت قلب ازدیاد یابد انوار قوت گیرند ؛ و مشاهده بروق را به مشاهده ی آتشی افروخته تشبیه کرده است. و می فرمایند که در مراحل بالاتر انوار علوی پدید می آید ، و عارف انواری ستاره گونه خورشید گونه و ماه گونه و در نهایت پر تلألو مشاهده می کند. از دیگر تقسیم بندی های شیخ اینست که رنگ های انوار غیبی را به درجات مختلف تقسیم بندی کرده است. او می گوید:


اما الوان [رنگ های] انوار ، در هر مقام آن انوار که مشاهده افتد ، رنگی دیگر دارد به حسب آن مقام ، چنانکه در مقام لوامگی نفس ، نوری ازرق [نیلگون] پدید آید و آن از امتزاج نور روح بود یا نور ذکر با ظلمت نفس ، از ضیای روح ؛ و چون ظلمت نفس کمتر شود و نور روح زیادت گردد ، نوری سرخ مشاهده شود و چون نور روح غلبه گیرد ، نوری زرد پدید آید و چون ظلمت نفس نماند ، نوری سپید پدید آید و چون نور روح با صفای دل امتزاج گیرد ، نوری سبز پدید آید و چون دل تمام صافی شود ، نوری چون نور خورشید شعاع پدید آید.

  • Omid Shabani
۱۹
آذر

هو 


قلندارن علاوه بر اعضای بیرونی و درونی بدن ، نقاطی را در جسم خاکی یافتند که تعداد آن ها بسیار است. هفت نقطه ی لطیفه ، جزء مراکز اصلی و سایر نقاط ، انشعاب از این هفت می باشد. شناخت نقاط در بدن ، سالک را یاری می کند تا بتواند از شهود خیالی به حقیقی برسد.


از خاک تا خاکسار

  • Omid Shabani
۱۹
آذر

هو 


شیخ ابوبکر کلاذی در خلاصه ی شرح تعرف می فرمایند:


عارف برای آنکه به این دسته از علوم لطیف و ظریف دست یابد ، باید دانش هایی را فرا گیرد.ترتیب این دانش ها از علم توحید آغاز شده و عارف بعد از این باید علم شریعت را نیک بداند و به کار بندد. علم حکمت که شناختن نفس است ، بعد از این قرار می گیرد. علم خواطر در ادامه و علم مشاهدات و مکاشفات در پایان قرار می گیرند. مشاهدات دل و مکاشفات سر ، عارف را به مقام فنا و استهلاک رسانده ، و دل و قلب تا به این مقام نرسد سوختن ندارد ، و آنگاه که قلب عارف به مقام شهود حق نایل شد ، به تحریر [آزاد شدن] و دهشت افتاده و در این حالت از هیچ پیشامد دیگری او را خبر نباشد. و به عبارت دیگر مشاهدات و تجارب به وصف نیایند و توصیف ناپذیرند. مشهود بدین معناست که عارف آنچه ببیند به خدا ببیند نه با چشم خویش ، مشهود اگر غالب شود ، هرکجا نگرد او را بیند و هر چه شنود و هرچه گوید با او گوید.
  • Omid Shabani