سبع المثانی

لطایف العرفان

سبع المثانی

لطایف العرفان

سبع المثانی

هو

اطوار سبعه قلبیه که نام او را سبع المثانی نیز گفته اند طور لطافت عالم الهی است که معنی این صورت جسم ظاهر است.

اینستاگرام:
instagram.com/sabalmasani

کانال تلگرام:
https://t.me/hou786

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قلندر و قلعه» ثبت شده است

۲۴
آذر

هو

 

..به خانقاه آمدند. چند نفری هم برای نمار عشاء آمده بودند.

شیخ وارد شد ، همه بر خاستند. به طرف محراب رفت. اذانی گفت و به نماز ایستاد. نماز که تمام شد ، شیخ برگشت و رو به روی نمازگزاران نشست. در حالی که آهسته چیزی می خواند ، با اشاره به سر و دست از حاضران احوالپرسی کرد. پس از کمی درنگ این چنین سخن گفت:

- ای یاران ، سمندری به مهمانی ، به نزد بط رفت. فصل پاییز بود ، سمندر که شیفته آتش است و بی آن نمی تواند باشد ، از سرما می لرزید. بط از حال وی خبر نداشت و پیوسته از لذت شنا در آب سرد ، سخن می گفت. سمندر تاب نیاورد و خشمگین بط را ترک گفت.

آری ای برادر! اگر با نا اهل سخن گویی سیلی خوری! چون فهم سخن نمی کنند و آن را حمل بر کفر و چیز های دیگر کرده ، فتنه ها می انگیزند.

شیخ با لبخندی به سخنانش ادامه داد:

-هر سخن به هر جای گفتن خطاست. و هر سخن از هر کس پرسیدن هم خطاست! سخن از اهل دریغ نباید داشت که نا اهل را خود از سخن مردان ملال بود.
دل نا اهل و بیگانه از حقیقت ، هم چنان است که فتیله ای را به جای روغن ، آب رسیده باشد. چندان که آتش به نزد او بری ، افروخته نشود.
اما دل آشنا همانند شمعی است که آتشی را به خود می کشد و افروخته می شود.

آری سخن اهل دل ، از نور و آتش خالی نباشد. اما آتش و نور در شمع گیرد نه در فتیله تر! والسلام!


قلندر و قلعه - داستانی بر اساس زندگی شیخ شهاب الدین سهروردی

  • Omid Shabani
۲۴
آذر

..سهروردی به او گفت:

- رفیق! کشف هم تجربی است. تو هم می توانی آن را تجربه کنی.

(( خلع بدن )) یک افسانه نیست ، رویای دور از دسترس بشر نیست. هر کسی خواست می تواند بیازماید ، مدتی تلاش کند تا عملا ببیند که چنان که آدمی قبایش را در آورده ، کنار می گذارد و از دور به آن می نگرد ، می تواند این جسم را در گوشه ای رها کرده و به تماشایش پردازد. آنگاه در قیافه و هیکل خود به جزییاتی توجه کند که تا کنون در هیچ آب و آینه ای آن ها را ندیده است.

 

قلندر و قلعه - داستانی بر اساس زندگی شیخ شهاب الدین سهروردی

  • Omid Shabani
۲۴
آذر

هو

 

شناخت وحدت جهان و درک اتصال وجودی موجودات جهان به یکدیگر و هم چنین معرفت وجود عوالم متعدد در قلمرو غیب و شهود ، از چیز هایی است که با بحث و قیل و قال به دست نمی آیند ، بلکه ذوق و حال لازم است.

تا نتوانی خود را از قید بدن رها کنی ، درک این معارف امکان ندارد ؛ اما هرگاه در اثر ریاضت که اساس آن بر گرسنگی و بیداری و مراقبه دائمی است ، توانستی که این بدن خاکی را مانند پیراهن چرکین از وجود نورانی خود دور کنی ، این ها را از بَدیهی ترین مسائل خواهی یافت.

قلندر و قلعه-داستانی بر اساس زندگی شیخ شهاب الدین سهروردی

  • Omid Shabani