سبع المثانی

لطایف العرفان

سبع المثانی

لطایف العرفان

سبع المثانی

هو

اطوار سبعه قلبیه که نام او را سبع المثانی نیز گفته اند طور لطافت عالم الهی است که معنی این صورت جسم ظاهر است.

اینستاگرام:
instagram.com/sabalmasani

کانال تلگرام:
https://t.me/hou786

۱۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عرفان و تصوف» ثبت شده است

۱۸
اسفند

هو

چون آینه دل به واسطهٔ ذکر صیقل پیدا کند ، قابلیت ظهور انوار غیبی را پیدا می کند ، و آن انوار در ابتدا بر مثال شمع و چراغ و شعله و آتش ها باشند و بعد از آن به صورت کوکب ، قمر و شمس ، و چون انوار به کلی ظاهر شوند و قوه خیال مجال تصرف نداشته باشد ، آن انوار به شکل بی رنگی و بی شکلی ظاهر شوند ، چرا که شکل و رنگ انوار به واسطه آلایش صفات بشری بُوَد.

نفایس الفنون
علامه شمس الدین محمد بن محمود آملی

  • Omid Shabani
۲۹
دی

هو


تصوف علمی است که در آن از ذات احدیّه و أسماء و صفاتش از آن حیث که رساننده مظاهر منسوباتش به ذات اویند ، بحث می‌کند ؛ مسائل تصوف ، نحوه صدور کثرت از ذات احدی و نحوه رجوع کثرت به ذات و بیان مظاهر اسمای الهی و نعوت رباّنی و کیفیّت رجوع اهل الله و نحوه سلوک و مجاهدات و ریاضاتشان و بیان نتیجه هر یک از اعمال و اذکار در دنیا و آخرت بر وجه ثابت در نفس الامر است. مبادی تصوف شناخت حدّ و تعریف و غایت آن و اصطلاحات قوم را در این علم دانستن است.


شیخ بهایی

کشکول

  • Omid Shabani
۱۱
دی

هو


شیخ محی الدین عربی در برخی مصنفات خود از اوحدالدین حامد آورده که گفت:


در بلاد ما خواجه یوسف همدانی زیاده از شصت سال بر سجاده شیخی نشسته بود ، روزی در زاویه (خانقاه) خود بود که خاطر بیرون رفتن در دل وی خطور نمود ، و عادت وی آن نبود که در آن حین بیرون آید ، بر مرکبی سوار شد و سر وی را گذاشت تا هر کجا که خدای تعالی خواهد وی را ببرد. آن مرکب او را از شهر بیرون برد و به بادیه درآمد تا وی را به مسجدی ویران رسانید و بایستاد. شیخ به آنجا فرو آمد و دید که شخصی سر درکشیده ، بعد ساعتی سر بالا نمود ، جوانی بود با هیبت ، گفت:


یوسف مرا مسئله ای مشکل شده و ذکر نمود ، شیخ آن را بیان فرمود ، بعد از آن گفت:


ای فرزند هرگاه تورا مشکلی شود به شهر درآی و از من پرس و مرا در رنج میفکن. 


شیخ گفته است آن جوان بمن نظر نمود و گفت:


هرگاه مرا مشکلی شود هر سنگی مرا یوسفی است مثل تو! 


شیخ محی الدین عربی گوید که من از آنجا دانستم که مرید صادق به صدق خود ، جاذب شیخ بسوی خود است و چون امر طریقت پوشیده است به نهان تعلیم فرمایند ؛ در این ورطه انتخاب شدن مرید میبایست توسط مراد نه انتخاب مراد توسط مرید.


نفحات الانس

  • Omid Shabani
۲۴
آذر

هو



بهره بردن از تجلیات حق ، کسب فیض از مبدأیی است که سرچمه آن جاری است و آن سرچشمه ولایت علی و اولاد علیست.


در محضر استاد

  • Omid Shabani
۱۹
آذر

هو


طریقت راهی است که از شریعت خیزد و شریعت بیان توحید و طهارت و نماز و روزه و حج و نماز و جهاد و زکات است و بیان معاملات دنیا و محاسبات عقبی و لقا و سلام و کلام و رضای خدای تعالی است.  اما طریقت طلب کردن تحقیق این معاملات و تفحص این مشروعات است و آراستن اعمال به صفای ضمایر و تهذیب اخلاق از کدورات طبیعی چون ریا و جفا و شرک خفی و حقد و حسد و تکبّر و اعجاب و مانند این همه ... در جمله هر چه به تهذیب ظاهر متعلق است از شریعت خیزد و هر چه به تصفیت باطن بازگردد از طریقت خیزد مثلآ جامه نمازی [پاک] کردن از لوت نجاست شریعت است و دل را نگاه داشتن از کدورات بشری طریقت است...روی به قبله آوردن در نماز شریعت است و دل به حق حاضر داشتن، طریقت، و در جمله هر چه در مرتبه ی حواس فرود آید مراقبت آن کردن ، شریعت است و هر چه در درون پرده ی قالب است ، رعایت آن کردن ، از طریقت است.و هرچه در قرآن عبارت به « ناس » است که « یا ایها الناس » جمله لوازم شرعی است که به شریعت ایمان بر مردمان میرسانند و هرچه در تبع ایمان است که یاد کرده است که « یا ایها الذین آمنوا » جمله لوازم طریقتی است که بعد از ایمان از مؤمنان طلب کرده است که دعوت به ایمان است و شریعت به ایمان است و طریقت در پرده ی ایمان است.


و اصل طریقت آن دو چیز است :

تقوی در عمل و قول سدید در علم.


صوفی نامه - قطب الدین عبادی


  • Omid Shabani
۱۹
آذر

هو


در صورتی که مرید با کاهلی و سستی و انجام گناه ها و دوری از شریعت طریقت خود را از دست بدهد ، انرژی باطنی و یا گرمای قلبی و همچنین برق چشمان و روشنی هاله وی نیز از بین می رود که اهل معرفت در اصطلاح به این امر "خالی شدن" اطلاق می نمایند.


گناه کردن و دوری از شریعت باعث ضعیف شدن و از بین بردن بیعت [تعهدی که باعث نظارت و سرپرستی باطنی پیر طریقت می شود] گردیده و مرید احساس می کند که نور قلبی و یا انرژی روحی خود را از دست داده است.این موضوع با از دست دادن برق چشمان و یا تیره شدن رنگ هاله صورت در مورد مریدانی که در مراحل بالاتری از پیشرفت بوده اند ، به نحو بارزی توسط افراد آشنا به طریقت قابل تشخیص می باشد. بنابراین افزایش گناه و دوری از شریعت از دلایل عمده ضعیف شدن و از بین رفتن طریقت در بین افراد بوده است.


به سوی روشنایی جلد 2

  • Omid Shabani
۱۹
آذر

هو 


شیخ اشراق در حکمت الإشراق و دیگر رساله های رمزی اش مقام اخوان التجرید (مقام کن) و خلع بدن و سیر در عوالم مختلف و تجارب باطنی را نیازمند ریاضت و مراقبت و هجرت از بیت نفسانیت می داند. شیخ در حکمه الإشراق در این رابطه می فرماید:


اخوان التجرید (اهل معرفت) ، با مراقبت و ریاضت به مقامی نایل می گردند که در آن مقام قادر به ایجاد و ادراک مثل معلقه قایم به ذات اند. این مقام در کتاب الهی  ((مقام کن)) نامیده اند. کسی که به این مقام نایل شود ، به وجود عالم نوری یقین حاصل می کند. اصوات و نغمات عجیب و زیبا می شوند و نقوش شگفت و دل انگیز می بیند که قادر به محاکات آن ها در این عالم نباشد. چون نفس قوی شود ، در حالت سستی قوا و تعطیل حواس (در حالتی مانند خواب و بیداری) در طبقات و مراتب عالم مثال [برزخ] سیر کند و طبقات این عالم را به ترتیب در نوردد و پس از وصول به طبقه اعلای عالم مثال ، به عالم نور صعود کند و در آن عالم نیز در مراتب طبقات نورانی آن از پایین به اعلا صعود نماید و مشاهده نورالأنوار نایل شود که این معراج سید کاینات (صلی الله علیه و آله) و مقام آن حضرت است.


  • Omid Shabani