سبع المثانی

لطایف العرفان

سبع المثانی

لطایف العرفان

سبع المثانی

هو

اطوار سبعه قلبیه که نام او را سبع المثانی نیز گفته اند طور لطافت عالم الهی است که معنی این صورت جسم ظاهر است.

اینستاگرام:
instagram.com/sabalmasani

کانال تلگرام:
https://t.me/hou786

۶ مطلب با موضوع «ورع و تقوا و تعبد به صریح علوم شرعیه» ثبت شده است

۱۹
خرداد

هو


بدانکه مابین اهل شریعت و اهل طریقت ، یعنی عالم ظاهری و عارف حقیقی ، در حقیقت اختلافی نیست. در صورتیکه عالم متشرع را اغراض دنیوی دامنگیر نباشد و عارف صوفی تصفیه قلب و نفس کرده باشد هر دو بر سر یک مطلبند و نزاعی با هم ندارند. زیرا که اصل مطلب تصوف و لب سخن اهل معرفت این است که بعد از تحصیل عقاید حقهٔ اسلامیه اثناعشریه باید به قدر ضرورت از دنیا گرفت و به کم قناعت کرد و نفس سرکش را به ریاضات داشت تا به قبول احکام الهی مطیع شود و قلب را همیشه به یاد خدا داشت تا ملکه شود و غیر خدا از خاطر برود.


حاج میرزا حسن صفی علیشاه طاب ثراه

عرفان الحق صفحه ۱۰۳

  • Omid Shabani
۰۱
مهر

هو


مهم این نیست که سالک ، در سلوک خود سریعا به مرتبه مکاشفات صوریه و مثالیه برسد و یا کارهاى خارق‌ العاده انجام دهد و در مواد کائنات تصرف کند ؛ در هیچیک از کلمات أعیان از علماء ربانى و عرفاء حق ، این امور به عنوان ثمرات سلوک معرفى نشده‌اند ، بلکه تنها تقوى و طهارت ملاک ترقى و تکامل سالک و قرب به حضرت حق است. مهم اینست که سالک به مرتبه طهارت از تمام مراتب شرک و خودپرستى و خودبینى برسد ، و ملکه تقوى را تحصیل کند، و در عالم ملکوت ریشه دواند.


نور مجرد

حاج سید محمد صادق حسینی طهرانی

__________________________

  • Omid Shabani
۰۹
شهریور

هو


سالکى در اثناى سلوک شنیده است که به او می‏ گویند: «ما تکلیف را از تو برداشته ‏ایم.» آن سالک عارف آگاه فهمید که این القاء سبوحى و نداى رحمانى نیست ، بلکه وسواس خناس و دمدمه شیطانى است ، لذا در جوابش گفت: «اى عدو الله من بنده خدایم و اینجا دار تکلیف است ، چگونه تکلیف از من برداشته شده است»؟


استاد علامه حسن زاده آملی

هزار و یک کلمه - کلمه 390

  • Omid Shabani
۲۴
آذر
هو

در این راه ، شرع را باید بدانی. اگر شرع را ندانستی ، می مانی. من موظف هستم به شما بگویم، مسائل دینی ، نماز و محرمات را یاد بگیرید و عمل کنید تا بعد وارد طریق شوید. اگر مسائل دینی را ندانستی و نشستی به ذکر،اینها مسئولیت دارد.
نگفتیم بروید رساله را حفظ کنید ، گفتیم چیزهایی را که احتیاج دارید بدانید ، که نماز و روزه و سایر فروع دین است. ما میخواهیم توحید را بفهمیم. در کلاس توحید باید به امامت برسیم.

در محضر استاد
  • Omid Shabani
۱۹
آذر

هو


طریقت راهی است که از شریعت خیزد و شریعت بیان توحید و طهارت و نماز و روزه و حج و نماز و جهاد و زکات است و بیان معاملات دنیا و محاسبات عقبی و لقا و سلام و کلام و رضای خدای تعالی است.  اما طریقت طلب کردن تحقیق این معاملات و تفحص این مشروعات است و آراستن اعمال به صفای ضمایر و تهذیب اخلاق از کدورات طبیعی چون ریا و جفا و شرک خفی و حقد و حسد و تکبّر و اعجاب و مانند این همه ... در جمله هر چه به تهذیب ظاهر متعلق است از شریعت خیزد و هر چه به تصفیت باطن بازگردد از طریقت خیزد مثلآ جامه نمازی [پاک] کردن از لوت نجاست شریعت است و دل را نگاه داشتن از کدورات بشری طریقت است...روی به قبله آوردن در نماز شریعت است و دل به حق حاضر داشتن، طریقت، و در جمله هر چه در مرتبه ی حواس فرود آید مراقبت آن کردن ، شریعت است و هر چه در درون پرده ی قالب است ، رعایت آن کردن ، از طریقت است.و هرچه در قرآن عبارت به « ناس » است که « یا ایها الناس » جمله لوازم شرعی است که به شریعت ایمان بر مردمان میرسانند و هرچه در تبع ایمان است که یاد کرده است که « یا ایها الذین آمنوا » جمله لوازم طریقتی است که بعد از ایمان از مؤمنان طلب کرده است که دعوت به ایمان است و شریعت به ایمان است و طریقت در پرده ی ایمان است.


و اصل طریقت آن دو چیز است :

تقوی در عمل و قول سدید در علم.


صوفی نامه - قطب الدین عبادی


  • Omid Shabani
۱۹
آذر

هو


در صورتی که مرید با کاهلی و سستی و انجام گناه ها و دوری از شریعت طریقت خود را از دست بدهد ، انرژی باطنی و یا گرمای قلبی و همچنین برق چشمان و روشنی هاله وی نیز از بین می رود که اهل معرفت در اصطلاح به این امر "خالی شدن" اطلاق می نمایند.


گناه کردن و دوری از شریعت باعث ضعیف شدن و از بین بردن بیعت [تعهدی که باعث نظارت و سرپرستی باطنی پیر طریقت می شود] گردیده و مرید احساس می کند که نور قلبی و یا انرژی روحی خود را از دست داده است.این موضوع با از دست دادن برق چشمان و یا تیره شدن رنگ هاله صورت در مورد مریدانی که در مراحل بالاتری از پیشرفت بوده اند ، به نحو بارزی توسط افراد آشنا به طریقت قابل تشخیص می باشد. بنابراین افزایش گناه و دوری از شریعت از دلایل عمده ضعیف شدن و از بین رفتن طریقت در بین افراد بوده است.


به سوی روشنایی جلد 2

  • Omid Shabani