هو
در سال ۷۴۸ قمری در خراسان ، هنگامی که در ابتدای سلوک و ریاضت بودم ، خواب دیدم که ایستاده ام و به آسمان می نگرم. در قسمت شمال آسمان مستطیلی به طول ۱۰ متر و عرض حدود ۴ متر بود. در این مستطیل با طلا بر زمینه ی لاجورد با حروف درشتی همه ی مستطیل را نام های (الله) ، (محمد) ، و (علی) پر کرده بود. تمام عالم از نور این شکل و نام هایی که در آن نوشته شده بود ، لبریز گردیده بود. مردم بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اهل بیت او صلوات می فرستادند و من نیز چنین می کردم. در خواب فرشته ای درباره این وضع و چگونگی آن سؤال کردم ، ولی او از سر این ماجرا اظهار بی خبری کرد. آنگاه شنیدم که هاتفی با صدای بسیار رسا از آسمان ندا در داد که:
(( این رازی است که اگر برای تو و جهانیان روشن گردد ، خواهی دانست که ، هستی و وجود ، مبتنی بر این نام های سه گانه است زیرا که آن صورت حق تعالی و صورت ظاهر و باطن اوست ))
علامه سید حیدر آملی
مقدمه نص النصوص
![](//bayanbox.ir/view/2249853918417524895/photo-%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B9-%DB%B0%DB%B3-%DB%B3%DB%B0-%DB%B1%DB%B5-%DB%B4%DB%B3-%DB%B4%DB%B6.jpg)
نمودار ترسیم شده به قلم سید حیدر آملی، مربوط به مکاشفه اش در آسمان شبانگاهی بغداد (نسخه استانبول، کرولا ۱۴۷۰، برگ ۴۹ b)