۱۹
آذر
هو
ما مراقبه- نگهبانی دل است.دلی که نگهبان ندارد مرده است و دزد هستیش را برده. نگهبانی دل اصل سلوک است و پاسبان، لازم درگاه ملوک.شخص مراقب ، بحفظ و انتظار هر دو مواظبست ، یعنی حفظ دل از خطرات و انتظار ورود محبوب ، در حالات.
"ابراهیم خواص" گوید:
رفتم بدیدن "شبلی" ، دیدم بمراقبه نشسته و در بر اغیار بسته، چنانکه بدنش حرکت نداشت و دیده بر هم نمیگذاشت ، گفتم مگر مُرده است و روح را سپرده ، بعد از ساعتی در من نگریست ، گفتم یا شیخ! این حالت چیست؟
گفت:
بنگهبانی دل مشغولم و فارغ از خروج و دخول، تا غیر داخل نشود و دل از یار غافل نشود.
گفتم این نوع مراقبه را که بر تو نمود؟
گفت:
گربه ای که به کمین موش نشسته بود.
جُنَید فرماید:
استاد من در مراقبه ، گربه ای بود که بکمین موشی نشسته بود ، چنان مستغرق که موئی از او حرکت، نمی نمود ، حیرت بر حیرتم افزود. ندائی بمن رسید که " یا دَنی الهِمَّة" مرا در مقصود خود، کمتر از موشی مپندار و تو در عمل، کمتر از گربه مباش، متنبه شدم و در مراقبه، جهد کردم.
از فرمایشات صفی علیشاه(قدس سره) در باب مراقبه از کتاب عرفان الحق