هو
سنت مشایخ نیست که در هرکه آن کمال مشاهده نکند او را از دربراند بلکه بسیار کس را تربیت کند تا یکی به کمال برسد.و شیخ همچون صیاد است که دام می نهد و لازم نیست که همه شاهباز در دام افتد. اگر به دست صیاد بودی همه شاهباز گرفتی اما آفتاب این سعادت از روزنه تقدیر در می تابد و صیاد گاه باشد که مرغکی هست که چرغ و باز و شاهین به گرفتن او نیک حریص باشند، اول اورا بگیرد و از گرفتن او مقصود نه آن مرغک است که مقصود آنست که به سبب او، مرغ شکاری در دام اندازد تا او را بر دام بندد و چون شاهین و چرغ و باز به گرفتن او نیک حریص باشند اول او را بگیرد و باز و شاهین چون او را بینند به قصد او آیند و در دام افتند.
شیخ علاءالدوله سمنانی
چهل مجلس