هو
عثمان بکّار در کتاب تاریخ و فلسفه علوم اسلامی میگوید:
اساس و بنیان جنبههای ریاضی در جهان را دانشمندان مسلمان به خوبی میشناختهاند. به نظر فیلسوفان و دانشمندانِ اخوان الصفا، که در قرن چهارم هجری میزیستند، « جهان هماهنگ با نظمی هندسی، ریاضی و موسیقیایی آفریده شده است». اما دانشمندان مسلمان محتوا و بنیان ریاضی جهان را هیچگاه تنها از نظر کمّی بررسی نکردند. ریاضیات در میان مسلمانان دانشی کمّی و کیفی بود.
بسیاری از ریاضیدانان مسلمان، به پیروی از فیثاغورثیان، که دیدگاه مبتنی بر ریاضیات آنان از جهان به سادگی مورد پذیرش مسلمانان قرار گرفت از «فضیلتها» و ویژگیهای شکلهای گوناگون هندسی سخن راندهاند. یکی از هدفهای اعلام شده ی آنان در مطالعه ی هندسه، یاری رساندن و آماده ساختن نفوس انسانی در سیر و سفر به عالم ارواح و زندگی جاوید است.
به همین سان، علم اعداد را نیز با دانش روحانی و معنوی مرتبط میدانستند. اعداد تنها مجموعهای برای محاسبه ی کمّیتها و انجام اعمال ریاضی جمع، تفریق و ضرب و تقسیم نبوده؛ بلکه دارای حقیقت کیفی نیز هستند. از نظر کیفی، «عدد» تصویری روحانی است که در نفس انسان از تکرار وحدت ناشی میشود. از این روی اعداد را باید چون وسیله ی بیان و آشکارسازی چندگانه ی وحدت به شمار آورد. دانش بهوجود آمدن اعداد از عدد یک دلیل و نشانی نیرومند از پدید آمدن چیزها به وسیله ی خداوند است. اخوان الصفا آفرینش جهان را با سرچشمه ی عددها از «یک» مقایسه کرده اند. در مورد عدد «صفر»، که پیشینه ی تاریخی آن شاید به اندیشههای مابعدالطبیعی هندوها بازگردد، گفته شده است که این عدد نمادی از ذات الهی ورای هرگونه تعیّنات از جمله هستی است.
ریاضیات، چنان که مسلمانان به رشد آن کمک کردند چون حلقه ی اتصالی میان جهان مادی و عالَم معنوی مابعدالطبیعی مُثل افلاطون بود. کاربرد حساب و هندسه را که پایه ی علوم ریاضی هستند، میتوان در قلمرو علوم طبیعی و دانش مابعدالطبیعی توحید یافت. دانشمندان و فیلسوفان مسلمانان چون فارابی، اخوان الصفا و قطب الدین شیرازی برای درک درست حقایق معنوی، آموزش ریاضی را لازم میشمردند.