سبع المثانی

لطایف العرفان

سبع المثانی

لطایف العرفان

سبع المثانی

هو

اطوار سبعه قلبیه که نام او را سبع المثانی نیز گفته اند طور لطافت عالم الهی است که معنی این صورت جسم ظاهر است.

اینستاگرام:
instagram.com/sabalmasani

کانال تلگرام:
https://t.me/hou786

۲۸ مطلب با موضوع «بیان الوان و نقوش در اطوار و مقامات و احوال» ثبت شده است

۰۸
تیر

تجلیات آثاری ، آن است که به صور جسمانیت متمثل نماید از بسایط و مرکبات و علویات و سفلیات از محدب فلک الأفلاک تا مرکز خاک به هر صورت که حضرت حق را بیند و در حین رؤیت داند که حضرت حق است یا فنا یابد از تجلیات آثاری ، تجلی صوری یعنی در صورت انسان مشاهده نمودن ، اکمل است.
 
سید محمد نوربخش
رسائل نوربخشیه ، رساله نوریه ، صفحه ۱۴۲

  • Omid Shabani
۰۸
تیر

اکثر اوقات تجلیات افعالی ، متمثل به انوار رنگی نماید و در جمیع رنگ ها ، تجلی می فرماید یعنی سبز و کبود و سرخ و زرد و سفید و آمیخته. دیدن عالمی از نور سبز [در مکاشفات] ، نور عبادات قالبی و ذکر زبانی است.. چون سالک از قید جزویت خلاص و به اطلاق و کلیت ، اختصاص یافته هر آینه عالمی بیند از نور سبز و اگر هنوز در قید جزویت بودی مقدار خانه یا کمتر یا بیشتر ، نور سبز توانستی دیدن نه عالمی. عالمی بی نهایت از نور کبود ، نور ملکوت سفلی است و سیران در آن عالم ، ابتدای سیران است در صفت الباطن. عالمی بی نهایت از نور سرخ بدایت ملکوت علوی است و تجلی به همین رنگ ، علامت کمال تصفیهٔ قلب است.

 

سید محمد نوربخش
رسائل نوربخشیه ، رساله نوریه ، صفحه ۱۵۴

 

  • Omid Shabani
۰۸
تیر

خداوند هرگز در صورت واحدی برای دو شخص تجلی نمی کند و نیز دوبار در یک صورت تجلی نمی نماید و دو شخص را در یک تجلی شریک نمی سازد.

 

شیخ محیی الدین بن عربی
فتوحات مکیه ، جلد ۱ ، صفحه ۱۶۴

 

  • Omid Shabani
۰۳
ارديبهشت

تلمیذ [آیت الله سعادت پرور] : سالکی در خواب می بینید آنچه را دستور عمل آن را دارد ، در خواب با حالی مخصوص انجام می دهد. [این چگونه است؟]

 

استاد ‌[علامه طباطبایی]: بسیار خوب است و از اعمال بیداری بهتر است. مرحوم استاد [سید علی] قاضی می فرمود: من در خواب می بینم که خوابم و خواب می بینم. این معنا برای کم کسی پیش می آید که ببیند خواب است و چیزهایی را خواب می بیند... برای بنده در بیداری چنین معنایی پیدا شده که فهمیدم در خلسه هستم و مطلبی را می بینم. ولی در خواب اتفاق نیفتاده است. به هر صورت مشاهدات در خواب برای سالک صاف تر است از بیداری.

 

ثمرات حیات (یادداشت های جلسات اخلاقی عرفانی علامه طباطبایی) مجلس ۲۲

  • Omid Shabani
۰۵
فروردين

هو

 

نفس اماره نشان بخصوصی دارد و آن اینست که در [مکاشفه] به صورت دائره بزرگی از پیش روی تو هویدا می گردد و مانند قیر تاریک است سپس به حالت فناء درآمده چنانچه مانند ابری [تیره] آنرا مشاهده می نمائی پس از آن تغییر شکل داده و مانند هلالی ظاهر می گردد که گویی اتصالی با آن ابر های تیره دارد.

 

فوائح الجمال و فواتح الجلال صفحه ۱۱۸

ابوالجناب شیخ نجم الدین کبری

  • Omid Shabani
۰۵
فروردين

هو

 

چون حقایق عالم برای مجاهد [در سلوک الی الله] کشف می شوند به صُوَری تمثّل می یابند ، و در طلیعه امر تمثلات رعد و برق و زلزله و مانند آنها روی می آورند ؛ در این حالِ کشف ، مثال‌ها و صُوَری پیش می آیند ، و انسان موفق به زیارت جمال پیغمبر و امام می شود.

 

علامه طباطبائی

انسان در عرف عرفان استاد علامه حسن زاده آملی صفحه ۳۲

  • Omid Shabani
۲۵
خرداد

هو


در هنگام سلوک ‌‌‌[سید محمد عثمان چشتی مودودی] در طریقه قادری در وقت طی لطایف [اطوار سبعهٔ سبع المثانی] برای ایشان واضح نبود که از لطایف هفتگانه بعد از طی یک لطیفه از کدام لطیفه شروع کنند. بنابراین جهت دریافت سوال خویش به مشایخ معاصر خود مراجعه کردند و ایشان هم از پاسخ سوال ایشان عاجز ماندند تا شبی امام محمد غزالی را خواب دیدند و این مسئله را از ایشان سوال نمودند. امام فرمودند که در موقع تبدیل لطایف که از وظایف خضر است این مسئله رفع می شود. بعدا در یکی از شب ها در خانه ایشان ملاقات حضرت خضر میسر شد و حضرت خضر علیه السلام سبق لطیفه ایشان را تبدیل کرده و فرمودند که نیاز به جستجو نیست. هرموقع که یک لطیفه به کمال برسد من حضوری لطیفه بعدی را برایتان تلقین می دهم. و بعد از آن گاهی اوقات مبارک به ما می گفتند که حضرت خضر حضور یافته و لطیفهٔ دیگری را برایم تلقین فرمودند.


طریقه عالیه صلواتیه / با مختصر معرفی امام صلواتیان و خواجگان صلواتی صفحه ۱۲۷

بسم الله صلواتی - عبدالغفار صلواتی

  • Omid Shabani
۲۳
خرداد

هو


یکی از مشایخ ، به این فقیر پیغام فرستاده ، و اظهار احوال خود نموده ، که فناء و محویت به جایی رسیده است که به هر چه نظر می کنم ، هیچ نمی یابم. آسمان و زمین را نگاه می کنم، نمی یابم و عرش و کرسی را نیز نمی یابم ، و خود را که ملاحظه می کنم ، هیچ نمی یابم، و پیش کسی که می روم ، او را نیز نمی یابم.


فقیر در جواب او نوشتم که این احوال از تلوینات* قلب است و قلب زینه [پله] اول است از این راه. صاحب این احوال ، ربعی از مقام قلب طی کرده است. سه حصه [مرتبه] دیگر از قلب ، او را طی باید کرد. بعد از آن به زینه دوم که عبارت از روح است ، عروج باید نمود. الی ما شاء الله تعالی.


مکتوبات ربانی دفتر اول مکتوب ۲۶۴


پ ، ن:


*جرجانی می نویسد که تلوین گردیدن بنده است در احوال ؛ صاحب نفایس الفنون می نویسد تلوین اشارت است به تقلب قلب میان کشف و احتجاب به سبب تناوب و تعاقب غیبت صفات و ظهور آن ، مادام که شخص از حد صفات نفس عبور نکرده باشد و به عالم صفات قلب نرسیده او را صاحب تلوین نگویند ، چه تلوین به جهت تعاقب احوال مختلف بود و مقید صفات نفس را صاحب حال نخوانند و ارباب کشف ذات از حد تلوین گذشته باشند و بمقام تمکین رسیده.

  • Omid Shabani
۱۶
اسفند

هو

 

شخص تا قبل از گرفتن اذن سلوک از استاد حاذق دارای اذن یا توسط اساتید برتر ماورائی هرچه از واردات برایش رخ بدهد در حکم اتفاق است نه خرق حجاب. یعنی ممکن است شخص ۱۰ سال مشغول به مطالب سلوکیه باشد مانند انجام اوراد و اذکار قلبی و یدی و جسمی و ... ، هرآنچه که در این مدت ۱۰ سال برایش رخ بدهد (۱۰ سال را به عنوان مثال عرض میکنم ممکن است برای شخصی ده روز باشد و برای دیگری یک سال) قبل از گرفتن اذن سلوک توسط استاد حاذق وارداتش در حکم اتفاق است یعنی باید فقط از این گوش شنید و از آن گوش به در کرد و این واردات و مکاشفات قابل اعتنا و توجهی نیستند بله نشان دهنده استعداد شخص است ، این نکته مهم است و اساتید حاذق و مبرز با دیدن این واردات شخص قبل از سلوک تشخیص می‌ دهند که شخص طالب را چه زمان وارد عالم سلوک کنند. بعد از گرفتن اذن سلوک واقعه یا مکاشفه ای که برای شخص رخ بدهد در حکم خرق حجاب است، تک تک این خوارق برای سالک بسیار مهم است چرا که حاوی پیامی برای سالک می باشد ولی اتفاقات خیر ، اتفاقات نشان دهنده استعداد است نشان‌ دهنده قابلیت‌ ها است ولی بعد از گرفتن اذن سلوک و افتادن در وادی سلوک تک تک این واقعه ها نشان دهنده ی مراتب سلوکی است ، فرق است بین استعداد ها و مراتب ها.

 

استاد آریانفر

  • Omid Shabani
۲۳
آذر

هو


چون نفس انسانی از خواست های بدنی و از سرگرمی هایی که در تحت آن از شهوت و غضب و حس و تخیل است روی گردانید ، و روی دل را به سوی صفحه عالم ملکوت اعلی نمود ، به نیک بختی و سعادتی بزرگ راه یافته و شگفتی های جهان ملکوت و آیات با عظمت الهی را مشاهده خواهد نمود. روح انسانی همانند آیینه ای است که چون به صیقل عقل نظری صیقل خورد ،  و از آن پرده و حجاب های طبیعت و زنگار معصیت برطرف شد ، در آن هنگام نور معرفت و ایمان که نزد پیشوایان حکمت به نام عقل بالفعل نامیده می شود در آن تابان و نمایان می گردد ، و به واسطه این نور حقایق ملکوتی و نهانی جبروت کشف و آشکار می گردد ، هم چنان که صورت های مثالی (برزخی) در آیینه های صاف نمایان می گردد ، البته اگر براقی و جلای آن به واسطه طبیعت و زنگار تباه نگردیده باشد.


صدرالمتألهین ملاصدرا شیرازی

تفسیر سوره واقعه آیه ۸۰

  • Omid Shabani
۰۶
آبان

هو


آنچه که انبیاء و اولیاء و دیگران از مغیبات (واردات غیبی و ملکوتی) در می یابند ، گاهی بر آنان در سطر های مکتوب وارد می گردد و گاهی از طریق شنیدن بانگ هایی که برخی از آن ها لذت بخش است و برخی دیگر ترسناک ؛ گاهی صور کائنه را مشاهده می کنند و گاهی صورت های زیبای انسانی را می بینند که با آن ها مخاطبه می نمایند و نجوا می کنند ؛ و گاهی صورت هایی بسیار لطیف مشاهده می گردد به مانند تمثال های هنری که آنان را مخاطب قرار می دهند. و گاهی صورت هایی در یک محوطه آشکار می گردد و گاهی مثل معلقه را رؤیت می کنند.


شیخ شهاب الدین سهروردی (اشراق)

حکمة الإشراق صفحه ۲۴۰

______________________

  • Omid Shabani