سبع المثانی

لطایف العرفان

سبع المثانی

لطایف العرفان

سبع المثانی

هو

اطوار سبعه قلبیه که نام او را سبع المثانی نیز گفته اند طور لطافت عالم الهی است که معنی این صورت جسم ظاهر است.

اینستاگرام:
instagram.com/sabalmasani

کانال تلگرام:
https://t.me/hou786

۱۰ مطلب در آبان ۱۳۹۷ ثبت شده است

۱۸
آبان

هو



روح انسانى باید به مرتبتى رسد که بتواند معاینه عالم محسوس را با مشاهده عالم غیب در هم آمیزد و قادر باشد از بدن مخلوع شود و بندهاى طبیعت را در هم شکند تا اینکه باتّصال و اتّحاد عالم قدس ملکوت نائل گردد و با ارواح مقدّسه‏اى که از مشارق نورانى ، پرتو نورانیّت خود را بروى می ‏افشانند محشور و همراز گردد. احدى را اذن دخول در ساحت روحانیّت اولیا نیست مگر آنکه قدرت منفک شدن از طبیعت و تخلیع جسم را بدست آورده باشد، تا حدّى که بتواند جسم خود را مانند پیراهنى در بر کند یا از خود دور سازد و برهنه شود.

الرواشح السماویة


  • Omid Shabani
۱۷
آبان

هو


📌نور مقدس و روح کلی عظیم اهل بیت علیهم السلام


آن ولایت ظاهرش نور نبیست

باطنش سر نبی است و علیست

سر نور مصطفی و مرتضی

واحد است و باشد آن عشق خدا

باطن عینین نور واحد است

احول بیچاره دیدش فاسد است


(میرزا ابوالقاسم ذهبی -راز- شیرازی / رساله مرآت العارفین ۱۱۱۰)


✍🏻..تمامی [ اهل بیت علیهم السلام ] صاحب یک نور کلی و روح کلی عظیم اند و تعدد در نور مقدس و روح عظیم ایشان نیست ؛ زیرا که این نور مقدس و روح عظیم از عالم اله و لاهوت و جبروت اند و در غیب وحدت مشترکند و ظهور وحدت ذات اقدس و مظهر توحید صفات الهیه اند ، پس عالم ایشان که عالم اله و وحدت و غیب ثانی است مقتضی وحدت است نه تکثر و تعدد ... اما این بزرگواران از جهت نفسانیت و ابدان تعدد و تکثر دارند ؛ زیرا که نفوس مقدسه و ابدان مطهره ایشان از عالم ملکوت و ملک است و عالم ملک به حسب تعدد مواد اشخاص و تکثر صور افراد نوع انسانی مقتضی تعدد و تکثر اشخاص بدنیه بشریه است.


میرزا ابوالقاسم ذهبی -راز- شیرازی

طباشیر الحکمه

____________________________

  • Omid Shabani
۱۶
آبان

هو


📌سلوک میرزا فتحعلی شریفی شیرازی فرزند بزرگوار میرزا بابا ذهبی (راز) شیرازی به زبان حضرتشان


اقل السادات قریب به ۲۵ سال می شود که در طلب اولیای الهی و زحمات سلوکیه و بلیات بسیار از باطن اولیای حق ، هفت تنان پاک و مرحوم سیدی [مجدالاشرف] و أبی آقا میرزا بابا قدس سرهم العزیز و تربیت به روحانیت ایشان و توسل به امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) عارف به این نور عظیم و مظهر کلیه از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به خصوص حضرت صاحب الأمر به عین قلبی گردیده و عهد ولایت به آن بزرگوار بسته که به احدی توجه در حوائج خود نکرده جز به ایشان و الان وجهه مبارک ایشان وجهه قلبیه فقیر است و نقبای ذاتیه که مصطلح است فیما بین اهل عرفان رسیدم. الحمدالله علی الولایة، الحمد الله علی الهدایة.


رساله در بیان معرفت به نورانیت امیرالمؤمنین علی علیه السلام.

______________________

  • Omid Shabani
۱۵
آبان

هو


حضرت شیخ محی الدین بن عربی قدس سره گفته اند که بعضی اولیاء را بعد از ریاضت بسیار ، سِر ظهور عالم کشف می شود ، من روش این معنی را از حضرت حق سبحانه در خواستم ، امری ظاهر شد که قوت بشریت من طاقت احتمال آن را نداشت ، نزدیک به آن رسید که وجود عنصری من از هم فرو ریزد و متلاشی گردد و روح از بدن مفارقت کند ، باز مناجات و زاری کردم تا حق سبحانه آن معنی را بپوشد و هنوز از آن اثری باقی است.


فخرالدین علی بن الحسین واعظ کاشفی

رشحات عین الحیات

__________________________

  • Omid Shabani
۱۴
آبان

هو


📌سرچشمهٔ تصوف


سرچشمهٔ تصوف ، وحی قرآنی و ولایتی است که از قرآن و از رهگذر پیامبر (صلی الله علیه و آله) به متصوفه منتقل شد و عمل به تصوف را ممکن ساخت. وانگهی نظر من بر این است که عرفان هر دینی ، نه تنها ریشه در همان دین دارد بلکه قلب آن دین است ، هرچند همواره ممکن است که بعدها پاره ای تأثیرات بیرونی را هم به خود بپذیرد. بسیار مهم است که به یاد داشته باشیم تصوف ، بعد باطنی واپسین وحی جهان شمول ، یعنی دین اسلام است که پایان بخش وحی های پیشین بوده و از این رو می تواند جامع چیزهایی باشد که پیش از آن آمده است. به همین جهت است که تصوف نیز مانند اسلام از چنین توان بالای تلفیقی برخوردار است و عناصر گوناگون را از عرفان های گوناگون در ساختار خود گردهم آورده است در حالی که خاستگاه ها و جوهره اش همواره اسلامی بوده و خواهد بود. تعالیم تصوف همهٔ ابعاد ممکن باطنی گری را _ از منظر ودانتا گرفته تا دیدگاه قدیس یوحنای صلیبی و هرچه در این میان است‌_ در خود جای داده است.


استاد سید حسین نصر

در جست و جوی امر قدسی

  • Omid Shabani
۰۶
آبان

هو


از کمین گاه حوادث به جز درِ خانه حضرت قدوسی نشان علی بن ابی طالب سلام الله علیه پناهی نیست و به آن در رسیدن جز به قوت محبت و ذکر دوام و صوم و صلاة و سهر و سحر و عزلت و تعبد به سنت خواجه کائنات صلی الله علیه و آله چاره و راهی نیست ؛ و تا صورت ملکوتیه حضرتش بر آشیانهٔ سیمرغ سعادت و آستانهٔ پیر هدایت که همان دل مخمور میخانهٔ شراب طهور و ساحل دریای نور است جلوه گر نشود ، درویش و سالک و مسافر و مرید و فقیر را از رذائل و اوساخ و اوصاف بشریت خلاصی نیست ؛ و چون آن وجهه کامله و جاودانه جلوه گر شود تن دل شود و دل جان شود و جان جانان شود که


همه از دست شد و او شده است

أنا و أنت و هوَ ، هوْ شده است


 اُ _ ش

العتبة العلویة المقدسة ، النجف الأشرف ۳۰ مهر

_____________________

  • Omid Shabani
۰۶
آبان
هو

ما آنچه از پیران آموخته ایم به شما می گوییم تا بیاموزید، مزد ما دعای شماست. نه طمع برای بشت است نه ترس از جهنم ، فقط "او"ست که شایسته ٔ عبادت است. دوست ندارم بت درست کنید، حرام است. ما آمده ایم بت ها را بشکنیم نیامده ایم بت سازی کنیم ، این مقام آن کسانی ست که ابراهیم ادهمی می شوند. بار گران بر دوش همه خواهد آمد که پرده دار همه را به شمشیر می زند ، ما انصاف داریم نیامده ایم مردم را به خود جلب کنیم ، نه ! ما فقط تبلیغ ولایت می کنیم ما کار دیگری نداریم ما فقط رشته تبلیغ ولایت داریم. ما گِل خمیری بیش نیستیم ، حمام را گرم می کنیم تا شما حمام کنید. همینقدر که شما صدا کنید حمام را گرم کن برایمان کافی ست و شما را به توبه و اتصال راهنمایی می کنیم. وقتی در آن حوزه قرار گرفتی باید از وجود خودت استخراج کنی ، به این که پیر یا استاد چرا می گوید چکار داری؟! شما از آن استخراج کن. فقط بَه بَه گو نباشید سعی کنید آنرا به عمل آورید.

در محضر استاد
  • Omid Shabani
۰۶
آبان

هو


📌عروج اهل تصوف


بدانکه عروج اهل تصوف عبارت از آن است که روح سالک در حال صحت و بیدارى از بدن سالک بیرون آید ، و احوالى که بعد از مرگ بر وى مکشوف خواست گشت ، اکنون پیش از مرگ بر وى مکشوف گردد و بهشت و دوزخ را مطالعه کند ، و احوال بهشتیان و دوزخیان را مشاهده کند، و از مرتبه علم الیقین به مرتبه عین الیقین رسد، و هرچه دانسته بود ، ببیند ؛ این سخن را کسى فهم کند و یا درآرد که وقتى ازین معنى بویى به مشام او رسیده باشد. و روح بعضى یک روز در آسمانها بماند و گرد آسمان ها طواف کند، و آنگاه به قالب آید، و روح بعضى دو روز بماند ، و روح بعضى سه روز ، و روح بعضى زیاده ازین بماند. تا به ده روز و بیست روز و چهل روز ممکن است  که در آسمانها بمانند ؛ شیخ ما می فرمود که روح من سیزده روز در آسمان ها بماند ، آنگاه به قالب آمد. و قالب درین سیزده روز همچون مرده افتاده بود و هیچ خبر نداشت. و دیگران که حاضر بودند گفتند که سیزده روز است قالب تو اینچنین افتاده است . و عزیزى دیگر می فرمود که روح من بیست روز بماند آنگاه به قالب آمد. و عزیزى دیگر می فرمود که روح من چهل روز بماند آنگاه به قالب آمد. و هرچه درین چهل روز دیده بود ، جمله در یاد او بود.


 الإنسان الکامل

شیخ عزیزالدین نسفى

  • Omid Shabani
۰۶
آبان

هو


آقایان اهل سنت در خصوص ولایت خیلى بد عمل می ‏کنند با آن که موضوع مهمى است و لذا دامن جناب ابن عربى را با تحریفات خود لکه دار و او را بدنام کرده ‏اند ؛ مضاف به این شواهد ، رساله ‏اى به نام شق الجیب در خصوص حضرت بقیةالله نوشته است که نمی ‏دانم در کجا چاپ شده و من این کتاب را ندیدم اما مرحوم استاد بزرگوارمان در برخى از رشته ‏هاى ارثماطیقى آقا سید مهدى آقا قاضى (آقا زاده قاضى بزرگ) مى‏ فرمودند که نسخه‏ اى از این‏ رساله شیخ اکبر در کتابخانه خطى بغداد موجود است ، من مشتاق شدم ، لذا به یکى از آقایان که در بغداد بود گفتم این نسخه در این کتابخانه است و شما آن را براى من استنساخ کنید و بنا گذاشتیم که مقابل استنساخ ، اجرتى هم به او بدهیم. او مشغول به کار شد ، چند روز که پى هم به کتابخانه می رفت و چند صفحه ‏اى استنساخ کرد ، آن ها به کار او بدگمان شدند که این نسخه چیست که ایشان استنساخ مى ‏کند ، متوجه شدند کتابى از محی ‏الدین در ولایت است لذا مانع او شدند و کتاب را جهت این کار به او ندادند.


علامه حسن زاده آملی

دروس شرح فصوص الحکم قیصری

__________________

  • Omid Shabani
۰۶
آبان

هو


آنچه که انبیاء و اولیاء و دیگران از مغیبات (واردات غیبی و ملکوتی) در می یابند ، گاهی بر آنان در سطر های مکتوب وارد می گردد و گاهی از طریق شنیدن بانگ هایی که برخی از آن ها لذت بخش است و برخی دیگر ترسناک ؛ گاهی صور کائنه را مشاهده می کنند و گاهی صورت های زیبای انسانی را می بینند که با آن ها مخاطبه می نمایند و نجوا می کنند ؛ و گاهی صورت هایی بسیار لطیف مشاهده می گردد به مانند تمثال های هنری که آنان را مخاطب قرار می دهند. و گاهی صورت هایی در یک محوطه آشکار می گردد و گاهی مثل معلقه را رؤیت می کنند.


شیخ شهاب الدین سهروردی (اشراق)

حکمة الإشراق صفحه ۲۴۰

______________________

  • Omid Shabani